جستجو در سایت

نجات یافتگانی که از پیوند سلول های بنیادی آلوژنیک استفاده کرده باشند با چالش های بلندمدت روبرو هستند

نجات یافتگانی که از پیوند سلول های بنیادی آلوژنیک استفاده کرده باشند با چالش های بلندمدت روبرو هستند
بهمن ۹, ۱۳۹۵

نجات یافتگانی که از پیوند سلول‌‌‌‌‌‌‌‌های بنیادی آلوژنیک استفاده کرده باشند با چالش‌‌‌‌‌‌‌‌های بلندمدت روبرو هستند

Allogeneic Stem-cell Transplant Survivors Face Long-Term Challenges

برگرفته از مطالعه‌‌‌‌‌‌‌‌ای که نسخه اینترنتی آن در تاریخ اول اوست ۲۰۰۷، در بولتن سرطان انستیتوی ملی سرطان منتشر شده، آمده است،

بیمارانی که تحت درمان پیوند سلول‌‌‌‌‌‌‌‌های بنیادی خونساز آلوژنیک (Allogeneic hematopoietic stem cell transplantation – HCT) قرار داشته و لااقل دو سال پس از آن زنده مانده‌‌‌‌‌‌‌‌اند،

حتی تا ۱۵ سال پس از درمان هم در خطر مرگ زودرس قرار دارند. از طرفی این گروه از نجات‌یافتگان، با چالش‌‌‌‌‌‌‌‌های بلندمدتی روبرو هستند که بر سلامت عمومی و سرحال بودنشان تأثیر می‌گذارد، چالش‌‌‌‌‌‌‌‌هایی مانند حفظ شغل و نیز یافتن و یا حفظ بیمه سلامت و عمر برایخودشان.

دکتر سمیتا باتیا، پروفسور علوم اجتماعی مرکز جامع سرطان شهر امید و بانی اصلی این مطالعه می‌‌‌‌‌‌‌‌گوید: «پیشرفت‌‌‌‌‌‌‌‌ها در زمینه پیوند سلول‌‌‌‌‌‌‌‌های بنیادی، این درمان را به روشی علاج‌‌‌‌‌‌‌‌بخش تبدیل کرده است. لازم است توجهمان را برروی نجات یافتگان متمرکز کنیم. نیمی از گروه مورد مطالعه ما بیش از نه سال و نیم به زندگی ادامه داده‌‌‌‌‌‌‌‌اند و آنچه به‌طور کاملاً واضح برای ما مشخص شده این است که این نجات یافتگان با چالش‌‌‌‌‌‌‌‌های ادامه‌‌‌‌‌‌‌‌داری روبرو هستند.»

این نتایج براساس مطالعات بلندمدت و پیگیرانه‌‌‌‌‌‌‌‌ایست که براساس مطالعه بر روی نجات‌یافتگان پیوند مغز استخوان (BMTSS) که در سال ۲۰۰۰ آغاز شده و نیز بر روی گروهی شامل ۱.۴۷۹ بیمار که به دلیل ابتلا به اختلالات مغز استخوان، در مرکز شهر امید دانشگاه مینه‌‌‌‌‌‌‌‌سوتا بین سال-های ۱۹۷۴ و ۱۹۹۸ تحت درمان پیوند سلول‌‌‌‌‌‌‌‌های بنیادی خونساز آلوژنیک (AHCT) بوده‌‌‌‌‌‌‌‌اند، به‌دست آمده است. ۲۱% از تمام بیمارانی که حداقل ۲ سال پس از پیوند به زندگی ادامه داده بودند، تا سی‌‌‌‌‌‌‌‌ام ماه ژوئن ۲۰۰۳ فوت کردند. پس از انجام HCT، احتمال زنده ماندن به مدت: ۵ سال ۶/۸۶%، ۱۰ سال ۴/۸۴% و ۱۵ سال ۳/۷۶% بوده است. بانیان این مطالعه با مقایسه این گروه با افراد عادی ذکر کرده‌‌‌‌‌‌‌‌اند «در کل، تعداد مرگ‌‌‌‌‌‌‌‌های نابهنگام ۱۰ برابر مرگ‌‌‌‌‌‌‌‌هایی بود که انتظارشان می‌‌‌‌‌‌‌‌رفت.» بیماری‌‌‌‌‌‌‌‌های ناشی از درمان و بیماری پیوند علیه میزبان به ترتیب عامل ۲۵% و ۲۲% از تلفات بوده‌‌‌‌‌‌‌‌اند.

در مقایسه با افراد عادی، بالاترین میزان مرگ و میر بیماران این گروه، در بین ۲ تا ۵ سال پس از درمان HCT بوده؛ اما خطر مرگ زودرس بیماران این گروه، حتی با گذشت۱۵ سال از پیوند نیز دو برابر افراد عادی است. نجات‌یافتگان به‌طور مشخص در معرض خطرمرگ ناشی از عوارض جانبی درمان در دستگاه‌‌‌‌‌‌‌‌های حیاتیشان قرار دارند؛ به این صورت که خطر مرگ این افراد بر اثر اختلالات ریوی ۱/۱۵%، و بر اثر مشکلات قلبی ۳/۲% بیش‌تر از افراد عادی است.

به‌منظور روشن‌ شدن نوع چالش‌‌‌‌‌‌‌‌هایی که نجات یافتگان به لحاظ سرحال بودن با آنها روبرو هستند، پژوهشگران اطلاعاتی را با بررسی ۵۴۷ شرکت کننده در BMTSS و ۳۱۹ تن از خواهران یا برادرانشان که فاصله سنی کم‌تری با خواهر یا برادر درمان‌‌‌‌‌‌‌‌یافته‌شان داشتند، جمع‌آوری کردند. نجات یافتگان در مقایسه با خواهران و برادرانشان: با احتمال ۱۴ برابر بیش‌تر، به بیماری‌‌‌‌‌‌‌‌هایی دچار می‌‌‌‌‌‌‌‌شوند که به دلیل آن نمی‌‌‌‌‌‌‌‌توانند شغلشان را حفظ کنند؛ با احتمال ۷ برابر بیش‌تر، برای تمدید یا یافتن بیمه سلامت با مشکل مواجه می‌‌‌‌‌‌‌‌شوند؛ و با احتمال ۱۰ برابر بیش‌تر، برای تمدید یا یافتن بیمه عمر با مشکل مواجه می‌‌‌‌‌‌‌‌شوند. همچنین در مقایسه با خواهران و برادرانشان، نجات‌یافتگان با احتمال بسیار کم‌تری ازدواج می‌‌‌‌‌‌‌‌کنند. دکتر باتیا می‌‌‌‌‌‌‌‌گوید: «آنها برای بازگشت و پذیرفته شدن در جامعه با چالش‌‌‌‌‌‌‌‌های جدی روبرو هستند.»

وی در ادامه می‌‌‌‌‌‌‌‌افزاید: این افراد پس از درمان به پیگیری ویژه‌‌‌‌‌‌‌‌ای به‌منظور نظارت بر عوارض جانبی تأخیری و مشکلاتی که برایشان ایجاد می‌‌‌‌‌‌‌‌شود، نیاز دارند. بنابراین یا باید بتوانیم میان گروه‌های مراقبت از سرطان و پیوند از یک سو، و پزشکان عادی بیمار از سوی دیگر، رابطه بسیار خوبی برقرار کنیم؛ یا لازم است سازوکاری در مراکز پیوند ایجاد کنیم که پیگیری امور بیماران تحت درمان پیوند را تا آخر عمر برعهده گیرند.»

دکتر جولیا رولاند، مدیر دفتر درمان‌‌‌‌‌‌‌‌های موفق سرطان انستیتوی ملی سرطان، با این نتیجه‌گیری‌ها موافق است. وی می‌‌‌‌‌‌‌‌گوید: «در این گزارش بر نیاز مبرم نجات یافتگان به دریافت خلاصه درمان پس از پایان آن و نیز دریافت برنامه‌‌‌‌‌‌‌‌ای مراقبتی برای زندگی پیشِ رو قویاً تأکید شده است. در این مستندات به تفصیل دربارۀ نوع سرطان بیمار درمان‌‌‌‌‌‌‌‌یافته، درمانی که بر روی وی انجام شده و مشکلات احتمالی وی در آینده بحث شده؛ و بالاخره، یک برنامه پیشنهادی برای پیگیری وضعیت بیمار پس از درمان، از اهمیت بالایی برخوردار است. نجات‌یافتگان و بهیارانشان می‌‌‌‌‌‌‌‌توانند از مجموعه این اطلاعات، به‌عنوان یک راهنما جهت برنامه‌‌‌‌‌‌‌‌ریزی فرایندهای نظارتی مربوط به سرطان و نیازهای مراقبتی آتی، استفاده کنند.»

دکتر رولاند چنین نتیجه‌گیری می‌کند: «برخی از مشکلات جسمی و روانی ذکر شده در این مطالعه را می‌‌‌‌‌‌‌‌توان با انجام اقدامات به موقع، تخفیف داد. بنابراین، پیگیری اصولی وضعیت بیمار پس از درمان، به شکلی زمان‌‌‌‌‌‌‌‌بندی شده و برطرف کردن این مشکلات، ما را قادر می‌سازدتا ابتلا به بیماری‌‌‌‌‌‌‌‌های تأخیری و مرگ نابهنگام این نجات‌یافتگان را هرچه بیش‌تر کاهش دهیم.»

ارسال شده در مجموعه مقالات

ارسال نظر

*

code