درمان کارسینوم قشر فوقکلیه
اطلاعات عمومی درباره کارسینوم قشر فوقکلیه
نکات مهم این بخش
- کارسینوم قشر فوقکلیه بیماری نادری است که در آن سلولهای بدخیم (سرطان) در لایه بیرونی غده فوقکلیه تشکیل میشوند.
- داشتن ناراحتیهای ژنتیکی خاص خطر ایجاد کارسینوم قشر فوقکلیه را افزایش میدهد.
- علائم احتمالی کارسینوم قشر فوقکلیه شامل درد در شکم و تغییرات خاص بدنی میباشد.
- از مطالعات تصویربرداری و تستهایی که در آنها خون و ادرار بررسی میشود، برای ردیابی (پیدا کردن) و تشخیص کارسینوم قشر فوقکلیه استفاده میکنند.
- عوامل خاصی بر پیشآگهی (احتمال بهبودی) و گزینههای درمان تأثیر میگذارند.
کارسینوم قشر فوقکلیه بیماری نادری است که در آن سلولهای بدخیم (سرطان) در لایه بیرونی غده فوقکلیه تشکیل میشوند.
دو غده فوقکلیه در بدن وجود دارد. غدد فوقکلیه کوچک و مثلثی شکل هستند. هر غده فوقکلیه برروی یک کلیه قرار دارد و دارای دوبخش است. قشر فوقکلیه لایه بیرونی غده فوقکلیه است. لایه داخلی فوقکلیه قسمت مرکزی غده قوق کلیه میباشد.
قشر فوقکلیه هورمونهای مهمی تولید مینماید که:
- آب و نمک موجود در بدن را متوازن نگه میدارند.
- به نرمال نگهداشتن فشار خون کمک میکنند.
- به اداره کردن مصرف پروتئین، چربی، و هیدروکربنها کمک مینمایند.
- باعث میشوند بدن مشخصات مردانه یا زنانه داشته باشد.
لایه داخلی فوقکلیه هورمونهایی تولید میکند که به بدن کمک میکنند به تنشها پاسخ دهد.
کارسینوم قشر فوقکلیه را سرطان قشر فوقکلیه هم مینامند. ممکن است تومور قشر فوقکلیه دارای عملکرد هورمونی بوده (بیشتر از میزان نرمال هورمون تولید نماید) یا فاقد عملکرد هورمونی باشد ( هورمون تولید نکند). امکان دارد هورمونهایی که توسط تومورهای دارای عملکرد هورمونی ساخته میشوند باعث ایجاد نشانهها یا علائم خاص بیماری بشوند.
سرطان که در لایه داخلی فوقکلیه تشکیل میشود را فئوکروموسیتوم مینامند.
داشتن ناراحتیهای ژنتیکی خاص، خطر ایجاد کارسینوم قشر فوقکلیه را افزایش میدهد.
هر چیزی که خطر ابتلا به بیماری را افزایش دهد عامل خطر نامیده میشود. دارا بودن عامل خطر به معنی آن نیست که شخص مربوطه دچار سرطان خواهد شد؛ نداشتن عوامل خطر به معنی آن نیست که فرد مربوطه دچار سرطان نخواهد شد. افرادی که فکر میکنند در خطر هستند، باید در این باره با پزشک خود صحبت کنند. عوامل خطر مربوط به کارسینوم قشر فوقکلیه شامل دارا بودن بیماریهای ارثی زیر است:
- سندروم لی- فراومنی (Li-Fraumeni syndrome).
- سندروم بکویت – وایدمن (Beckwith – Wiedemann).
- کمپلکس کارنی (Carney Complex)
نشانههای احتمالی کارسینوم قشر فوقکلیه شامل درد شکم و تغییرات فیزیکی (بدنی) خاص است.
ممکن است این نشانهها، و نشانههای دیگر، در اثر ابتلا به کارسینوم قشر فوقکلیه ایجاد شود:
- ایجاد ورم (توده) در شکم.
- درد در شکم یا در پشت بدن.
شاید تومور فاقد عملکرد هورمونی قشر فوقکلیه در مراحل اولیه رشد خود باعث بروز نشانههای بیماری نشود.
تومور دارای عملکرد هورمونی قشر فوقکلیه مقدار بسیار زیادی از یک هورمون خاص (کورتیزول، آلدوسترون، تستوسترون، یا استروژن) تولید میکند.
اگر سطح کورتیزول در بدن بسیار بالا باشد، ممکن است باعث بروز موارد زیر شود:
- چاق شدن صورت، گردن، و تنه و لاغر شدن بازو و ساق پا.
- روییدن موی نرم بر روی صورت، قسمت بالایی پشت بدن، یا بازو. صورت گرد،
- قرمز، چاق.
- تودهای از چربی در پشت گردن.
- بمتر یا گرفتهتر شدن صدا و متورم شدن اندامهای جنسی یا پستانها هم در مردان و هم در زنان.
- ضعف ماهیچهها.
- بالابودن قند خون.
- بالا بودن فشار خون.
گر سطح آلدوسترون در بدن بسیار بالا باشد، ممکن است باعث بروز موارد زیر شود:
- بالا بودن فشار خون.
- ضعف ماهیچهها یا درد عضلانی ناشی از گرفتگی عضلات.
- ادرار مکرر.
- تشنگی.
اگر سطح تستوسترون در بدن( زنان) بسیار بالا باشد، ممکن است باعث بروز موارد زیر شود:
- روییدن موی نرم روی صورت، قسمت بالایی پشت بدن، یا بازو
- جوش (آکنه).
- کچلی.
- بم شدن صدا.
اتفاق نیافتادن دوره ماهانه در مردانی که در بدن آنها تستوسترون به مقدار بسیار زیاد تولید میشود، معمولا علائمی بروز نمیکند.
اگر سطح استروژن در بدن ( زنان) بسیار زیاد باشد، ممکن است باعث بروز علائم زیر شود:
- دوره ماهانه در زنانی که یائسه نشدهاند نامنظم میشود.
- خونریزی دوره ماهانه در زنانی که یائسه شدهاند.
اگر سطح استروژن در بدن (مردان) بسیار بالا باشد:
- رشد بافت پستان.
- کمتر شدن تمایل جنسی.
- ناتواتی جنسی.
امکان دارد این نشانهها و نشانههای دیگر در اثر ابتلا به کارسینوم قشر فوق کلیوی ایجاد شود. ممکن است ناراحتیهای دیگر همین علائم را بهوجود آورند. اگر هر یک از این مشکلات بروز نماید، باید با پزشک مشورت شود.
از مطالعات تصویربرداری، و تستهایی که در آنها خون و ادرار بررسی میشود، برای ردیابی ( پیداکردن) و تشخیص کارسینوم قشر فوقکلیه استفاده میکنند.
تستها و رویههایی که برای تشخیص کارسینوم قشر فوقکلیه استفاده میشود، به علائم ایجاد شده در بیمار بستگی دارد. ممکن است از تستها و رویههای زیر استفاده شود:
- معاینه فیزیکی و سابقه بیمار: معاینه بدن بیمار برای وارسی نشانههای عمومی سلامتی، از جمله وارسی نشانههای بیماری، از قبیل ورم یا هر چیز دیگری که غیرعادی به نظر میآید. سابقه عادات بهداشتی شخص بیمار و بیماریهایی که در گذشته داشته و درمانهایی که در مورد آنها به عمل آمده است هم یادداشت میشود.
- تست ۲۴ ساعته ادرار: تستی که در آن ادرار به مدت ۲۴ ساعت جمعآوری میشود تا مقادیر کورتیزول یا ۱۷ – کتوستروییدها اندازهگیری شود. بالاتر از سطح نرمال بودن این مواد شاید نشانه بیماری در قشر فوقکلیه باشد.
- تست مهار دگزامتازون دوز پایین: تستی که در آن یک یا چند دوز پایین از دگزامتازون به بیمار داده میشود. سطح کورتیزول از یک نمونه خون یا از ادراری که به مدت سه روز جمعآوری شده وارسی میشود.
- تست مهار دگزامتازون دوز بالا: تستی که در آن یک یا چند دوز بالای دگزامتازون به بیمار داده میشود. سطح کورتیزول از یک نمونه خون یا از ادراری که به مدت سه روز جمعآوری شده است وارسی میشود.
- بررسی شیمیخون: رویهای که در آن، برای اندازهگیری مقادیر موادی خاص مانند پتاسیم یا سدیم که توسط اندامها و بافتهای بدن وارد خون میشود، نمونه خون را وارسی مینمایند. غیرعادی بودن (بالاتر یا پایینتر از مقدار نرمال بودن) هر یک از این مواد ممکن است نشانهای از وجود بیماری باشد.
- تست خون: تستهایی برای اندازهگیری سطوح تستوسترون یا استروژن خون بالاتر از مقدار نرمال بودن این هورمونها امکان دارد نشانهای از وجود کارسینوم قشر فوقکلیه باشد.
- سی.تی.اسکن: رویهای که در آن یک سری عکس تفصیلی از زوایای مختلف از داخل بدن گرفته میشود. این عکسها توسط کامپیوتری گرفته میشود که به یک دستگاه اشعه – X متصل است. شاید بیمار مادهای رنگی را بلع نماید، یا این ماده در سیاهرگی از بدن او تزریق شود، تا این عکسها واضحتر دیده شوند. این رویه را توموگرافی محاسباتی، توموگرافی کامپیوتری، یا توموگرافی محوری کامپیوتری هم مینامند.
- ام.آر.آی (MRI یا Magnetic Resonance Imaging یا تصویربرداری به روش تشدید مغناطیسی): رویهای که در آن از یک آهنربا، امواج رادیویی، و یک کامپیوتر برای گرفتن یک سری عکس تفصیلی از داخل بدن استفاده میشود. این رویه را تصویربرداری به روش تشدید مغناطیسی هستهای (NMRI یا nuclear magnetic resonance imaging) هم مینامند. برای تشخیص کارسینوم قشر فوقکلیه، از شکم ام.آر.آی به عمل میآید.
- آنژیوگرافی فوقکلیه: رویه ای برای نگاه کردن به شریانها و جریان خون در نزدیکی غده فوقکلیه. یک ماده رنگی حاجب به داخل شریانهای فوقکلیه تزریق میشود. به هنگام حرکت این ماده رنگی در رگهای خونی، یک سری عکسبرداری با اشعه – X صورت میگیرد تا مشخص شود که آیا هیچکدام از این شریانها مسدود شدهاند.
- تصویربرداری از سیاهرگهای قشر فوقکلیه: رویه ای برای نگاه کردن به سیاهرگهای فوق کلیوی وبه جریان خون در نزدیکی غده فوقکلیه. یک ماده رنگی حاجب در یکی از سیاهرگهای فوق کلیوی تزریق میشود. هنگامیکه این ماده حاجب در سیاهرگ حرکت میکند، عکسبرداری با اشعه – X صورت میگیرد تا مشخص شود که آیا هیچیک از سیاهرگها مسدود شدهاند. ممکن است یک کاتتر (لوله بسیار نازک) را وارد سیاهرگ کنند و از خون نمونهبرداری نمایند، که این نمونه خون از نظر غیرعادی بودن سطوح هورمونها وارسی میشود.
- پت اسکن (PET scan یا Positron Emission Tomography Scan): رویهای برای یافتن سلولهای بدخیم تومور در بدن. مقدار اندکی از گلوکوز(قند) رادیواکتیو در یکی از سیاهرگها تزریق میشود. پت اسکنر (PET scanner) به دور بدن میچرخد و یک سری عکس از نقاطی بر میدارد که گلوکوز در بدن مصرف میشود. سلولهای بدخیم تومور در عکس روشنتر دیده میشوند، زیرا فعالترهستند و بیشتر از سلولهای نرمال گلوکوز جذب میکنند.
عوامل خاصی بر پیشآگهی (احتمال بهبودی) و گزینههای درمان تأثیر میگذارند
پیشآگهی (احتمال بهبودی) و گزینههای درمان به موارد زیر وابسته میباشند:
- مراحل سرطان (اندازه تومور و اینکه آیا تومور تنها در غده فوقکلیه وجود دارد یا در دیگر قسمتهای بدن پخش شده است).
- اینکه آیا میتوان تومور را بهطور کامل با جراحی برداشت.
- اینکه آیا این سرطان در گذشته درمان شده است.
- سلامتی عمومی بیمار.
اگر کارسینوم قشر فوقکلیه در مراحل اولیه درمان شود، شاید بتوان آن را معالجه نمود.
مراحل کارسینوم قشر فوقکلیه
نکات مهم این بخش
- پس از تشخیص کارسینوم قشر فوقکلیه، تستهایی انجام میدهند تا مشخص کنند که آیا سلولهای سرطان در داخل غده فوقکلیه گسترش یافته یا در دیگر قسمتهای بدن پخش شده است.
- سرطان از سه طریق در بدن پخش میشود.
از مراحل زیر برای کارسینوم قشر فوقکلیه استفاده میشود:
- مرحله اول
- مرحله دوم
- مرحله سوم
- مرحله چهارم
پس از تشخیص کارسینوم قشر فوقکلیه، تستهایی صورت میگیرد تا مشخص شود که آیا سرطان در داخل غده فوقکلیه گسترش یافته یا در دیگر قسمتهای بدن پخش شده است.
برای مشخص کردن این که آیا سرطان در داخل غده فوقکلیه گسترش یافته یا در دیگر قسمتهای بدن پخش شده است، از فرآیندی استفاده میشود که آن را مرحلهبندی مینامند. مرحله بیماری با اطلاعاتی تعیین میشود که از فرآیند مرحلهبندی به دست میآید. دانستن مرحله بیماری در برنامهریزی درمان اهمیت دارد. از تستها و رویههای زیرمیتوان در فرآیند مرحلهبندی استفاده نمود:
- سی.تی.اسکن: رویهای که در آن یک سری عکس تفصیلی از زوایای مختلف از نواحی داخل بدن، مانند شکم یا سینه، گرفته میشود. این عکسها را یک کامپیوتر میگیرد که به یک دستگاه اشعه – X متصل است. ممکن است بیمار مادهای رنگی را بلع نماید، یا این ماده را در یکی از سیاهرگهای او تزریق کنند، تا اندامها یا بافتها بهطور واضحتری در عکسها دیده شوند. این رویه را توموگرافی (تصویربرداری مقطعی) محاسباتی، توموگرافی کامپیوتری، یا توموگرافی محوری کامپیوتری هم مینامند.
- ام.آر.آی. (MRI یا Magnetic Resonance Imaging) با استفاده از گادولینیوم: رویهای که در آن از یک آهنربا، امواج رادیویی، و یک کامپیوتر استفاده میشود تا یک سری عکس تفصیلی از نواحی داخل بدن گرفته شود. مادهای که نام آن گادولینیوم است را به داخل سیاهرگی در بدن بیمار تزریق میکنند. این ماده در اطراف سلولهای سرطان تجمع مییابد، بهطوری که این سلولها در عکس روشنتر دیده میشوند. این رویه را تصویربرداری به روش تشدید مغناطیسی هستهای (NMRI یا Nuclear Magnetic Resonance Imaging) هم مینامند.
- آنژیوگرافی فوقکلیه: رویهای برای نگاه کردن به شریانها و به جریان خون در نزدیکی غده فوقکلیه. یک ماده رنگی حاجب (Contrast Dye) به داخل شریانهای فوقکلیه تزریق میشود. هنگامیکه این ماده رنگی در رگهای خونی حرکت میکند، یک سری عکسبرداری با استفاده از اشعه – x صورت میگیرد تا مشخص شود که آیا انسدادی در این شریانها رخ داده است.
- تصویربرداری از سیاهرگهای قشر فوقکلیه: رویه ای برای نگاه کردن به سیاهرگهای قشر فوقکلیه و به جریان خون در نزدیکی غده فوقکلیه. یک ماده رنگی حاجب در یکی از سیاهرگهای فوقکلیه تزریق میشود. هنگامیکه این ماده حاجب در سیاهرگ حرکت میکند، عکسبرداری با اشعه – x صورت میگیرد تا مشخص شود که آیا انسدادی در این سیاهرگها رخ داده است. امکان دارد یک کاتتر(لوله بسیار نازک) را وارد سیاهرگ نمایند تا از خون نمونهبرداری کنند. این نمونه خون را وارسی میکنند تا معلوم شود که آیا سطح هورمون موجود در آن غیرطبیعی است.
- کاواگرام (Cavagram): رویه ای برای نگاه کردن به بزرگ سیاهرگ زیرین
(Inferior Vena Cava) و به جریان خونی که از بزرگ سیاهرگ زیرین عبور میکند. یک ماده رنگی حاجب در یکی از رگهای خونی تزریق میشود. هنگامیکه این ماده از این رگ خونی به طرف بزرگ سیاهرگ زیرین حرکت میکند، یک سری عکسبرداری با اشعه – X انجام میدهند تا مشخص شود که آیا در بزرگ سیاهرگ زیرین، و در جریان خونی که از آن عبور میکند، هیچ تغییری رخ داده است. - معاینه با استفاده از سونوگرافی: رویهای که در آن امواج پر انرژی صوتی ( فراصوت) از بافتها یا اندامها، مانند بزرگ سیاهرگ (Vena Cava)، بازتابانده شده و پژواک تولید میشود. این پژواکها تصویری از بافت بدن تولید میکنند که نام این تصویر سونوگرام است.
- برداشتن غده فوقکلیه: رویهای برای برداشتن کل غده فوقکلیه. آسیبشناس نمونهای از بافت را زیر میکروسکوپ نگاه میکند تا نشانههای سرطان را وارسی نماید.
سرطان به سه طریق به شرح زیر در بدن گسترش مییابد:
- از طریق بافت. سرطان به بافت نرمال مجاور حمله میکند.
- از طریق دستگاه لنفاوی. سرطان به دستگاه لنفاوی حمله میکند و در عروق لنفاوی حرکت مینماید و به دیگر نقاط بدن میرسد.
- از طریق خون. سرطان به سیاهرگها و مویرگها حمله میکند و همراه خون به دیگر نقاط بدن میرسد.
هنگامیکه سلولهای سرطان از تومور اولیه (اصلی) جدا میشوند وهمراه لنف یا خون به دیگر نقاط بدن میرسند، ممکن است توموری دیگر( ثانویه) تشکیل شود. این فرآیند را متاستاز مینامند. تومور ثانویه (متاستازی) از همان نوع تومور اولیه است. بهعنوان مثال، اگر سرطان پستان به استخوانها گسترش یابد، سلولهای سرطان در استخوان در واقع سلولهای سرطان پستان هستند، و بیمای سرطان متاستازی پستان است و سرطان استخوان نمیباشد.
برای سرطان قشر فوقکلیه از مراحل زیر استفاده میشود:
مرحله اول
در مرحله اول، قطر تومور ۵ سانتیمتر یا کمتر است و تومور تنها در غده فوقکلیه یافت میشود.
مرحله دوم
در مرحله دوم، قطر تومور از ۵ سانتی متر بیشتر است و تومور تنها در غده فوقکلیه یافت میشود.
مرحله سوم
در مرحله سوم، قطر تومور متفاوت است و ممکن است تومور به چربی یا به غدد لنفاوی گسترش یافته باشد که در نزدیکی غده فوقکلیه قراردارند.
مرحله چهارم
در مرحله چهارم، اندازه تومور متفاوت است و تومور به قسمتهای زیر گسترش یافته است:
- به چربی یا اندامها و به غدد لنفاوی واقع در نزدیکی غده فوقکلیه؛ یا
- به دیگر بخشهای بدن. کارسینوم قشر فوقکلیه به ریه، کبد، استخوانها، و صفاق (بافتی که جدار دیواره شکم را تشکیل میدهد و قسمت اعظم اندامهای داخل شکم را میپوشاند) گسترش مییابد.
کارسینوم راجعه قشر فوقکلیه
کارسینوم راجعه قشر فوقکلیه، سرطان است که پس از درمان شدن برگشت (عود) کرده است. این سرطان ممکن است در قشر فوقکلیه یا در دیگر بخشهای بدن برگشت کند.
خلاصه مربوط به گزینههای درمان
نکات مهم این بخش
- برای بیماران مبتلا به کارسینوم قشر فوقکلیه انواع مختلف درمان وجود دارد.
- از سه نوع درمان استاندارد به شرح زیر استفاده میشود:
- جراحی
- پرتو درمانی
- شیمیدرمانی
در آزمایشات بالینی، انواع جدیدی از درمان تست میشود.
- درمان زیست شناختی
ممکن است بیماران بخواهند در آزمایش بالینی شرکت کنند.
بیماران میتوانند پیش از، در طول، یا پس از درمان سرطان خود در آزمایش بالینی شرکت کنند.
شاید لازم باشد تستهای پیگیری انجام شود.
برای بیماران مبتلا به کارسینوم قشر فوقکلیه انواع مختلف درمان وجود دارد.
برای بیماران مبتلا به کارسینوم قشر فوقکلیه، انواع مختلف درمان وجود دارد. برخی از درمانها استاندارد هستند (در حال حاضر از آنها استفاده میشود)، و بعضی دیگر در آزمایشات بالینی تست میشوند. آزمایش بالینی بررسی تحقیقاتی میباشد و هدف از انجام آن کمک به بهتر شدن درمانهای جاری یا کسب اطلاعات درباره درمانهای جدید برای بیماران سرطان است. اگر در آزمایشات بالینی مشخص شود درمانی جدید از درمان استاندارد بهتر است، ممکن است درمان جدید بهصورت درمان استاندارد درآید. امکان دارد بیماران بخواهند در آزمایش بالینی شرکت نمایند. در برخی از آزمایشات بالینی تنها بیمارانی پذیرفته میشوند که درمان آنها آغاز نشده باشد.
از سه نوع درمان استاندارد به شرح زیر استفاده میشود:
جراحی
جراحی خارج نمودن غده فوقکلیه (برداشتن غده فوقکلیه) میباشد و اغلب از آن برای درمان کارسینوم قشر فوقکلیه استفاده میکنند. گاهی اوقات غدد لنفاوی مجاور هم بر داشته میشود.
پرتودرمانی
پرتودرمانی نوعی درمان سرطان است که در آن از اشعههای – X پر انرژی یا دیگر انوع تشعشع برای کشتن سلولهای سرطان با جهت متوقف نمودن رشد آنها استفاده میشود. دو نوع پرتودرمانی وجود دارد. در پرتودرمانی خارجی، از یک دستگاه واقع در بیرون بدن برای فرستادن تشعشع به طرف سرطان استفاده میکنند. در پرتودرمانی داخلی، از مادهای رادیواکتیو که در داخل سوزن، دانه، سیم، با کاتتر قرار دارد استفاده میکنند، به این صورت که این ماده را بهطور مستقیم در داخل با در نزدیکی سرطان میگذارند. نحوه استفاده از پرتودرمانی به نوع و مرحله سرطان بستگی دارد که باید درمان شود.
شیمیدرمانی
شیمیدرمانی نوعی درمان سرطان است که در آن از داروهایی برای متوقف نمودن رشد سلولهای سرطان استفاده میکنند، به اینصورت که داروها سلولهایسرطان را میکشند یا از تقسیم سلولی آنها جلوگیری میکنند. هنگامیکه بیمار داروها را بلع میکند، یا این داروها را به داخل سیاهرگ یا ماهیچه او تزریق میکنند، داروها وارد جریان خون میشوند و میتوانند در سرتاسر بدن به سلولهای سرطان برسند (شیمیدرمانی سیستمیک). اگر داروها بهطور مستقیم در داخل ستون نخاعی، در یکی از اندامهای بدن، یا در حفرهای از بدن مانند شکم گذاشته شوند، عمدتاً بر سلولهای سرطان واقع در آن نواحی تأثیر مینمایند (شیمیدرمانی ناحیهای). نحوه کاربرد شیمیدرمانی به نوع و مرحله سرطان بستگی دارد که باید درمان شود.
در درمان کارسینوم قشر فوقکلیه، میتوان از میتوتان استفاده نمود. میتوتان از تولید هورمونها توسط قشر فوقکلیه جلوگیری میکند و علائمیکه توسط هورمونها ایجاد میشود را تخفیف میدهد.
درمان زیستشناختی
درمان زیستشناختی نوعی درمان است که در آن از دستگاه ایمنی شخص بیمار برای مبارزه با سرطان استفاده میشود. از موادی که در بدن یا در آزمایشگاه ساخته میشود برای تقویت، هدایت، یا احیا دفاعهای طبیعی بدن در برابر سرطان استفتده مینمایند. این نوع درمان را زیست درمانی یا ایمندرمانی هم مینامند.
شاید انجام تستهای پیگیری لازم باشد.
ممکن است برخی از تستهایی تکرار شوند که برای تشخیص سرطان یا جهت تعیین نمودن مرحله سرطان انجام شده بودند. بعضی از تستها تکرار خواهند شد تا مشخص شود درمان تا چه اندازه موفق عمل میکند. ممکن است تصمیمگیری درباره ادامه، تغییر، یا توقف درمان براساس نتایج این تستها صورت گیرد. گاهی اوقات این فرآیند را مرحلهبندی دوباره مینامند.
پس از خاتمه درمان، بعضی از تستها همچنان هراز گاهی انجام میشوند. از نتایج این تستها ممکن است معلوم شود که آیا وضعیت بیمار تغییر نموده یا سرطانبرگشت(عود) کرده است. گاهی اوقات این تستها را تستهای پیگیری یا تستهای معاینه کامل پزشکی (چک آپ) مینامند.
مرحله اول کارسینوم قشر فوقکلیه
برای درمان مرحله اول کارسینوم قشر فوقکلیه، معمولاً از جراحی (برداشتن غده فوقکلیه) استفاده میشود. اگر غدد لنفاوی بزرگتر از اندازه نرمال باشند، شاید آنها هم برداشته شوند.
مرحله دوم کارسینوم قشر فوقکلیه
برای درمان مرحله دوم کارسینوم قشر فوقکلیه، معمولاً از جراحی ( برداشتن غده فوقکلیه) استفاده میشود. اگر غدد لنفاوی از اندازه نرمال بزرگتر باشند، شاید آنها هم برداشته شوند.
مرحله سوم کارسینوم قشر فوقکلیه
ممکن است درمان مرحله سوم کارسینوم قشر فوقکلیه شامل موارد زیر باشد:
- جراحی (برداشتن غده فوقکلیه همراه با یا بدون برداشتن غدد لنفاوی).
- یک آزمایش بالینی در زمینه پرتودرمانی در مورد تومورهایی که نمیتوان آنها را با جراحی از بدن خارج نمود.
- یک آزمایش بالینی در زمینه استفاده از میتوتان برای تومورهایی که با عمل جراحی نمیتوان آنها را بهطور کامل از بدن خارج نمود.
مرحله چهارم کارسینوم قشر فوقکلیه
در درمان مرحله چهارم کارسینوم قشر فوقکلیه، ممکن است، بهعنوان درمان تسکینی برای تخفیف علائم بیماری و جهت بهبود کیفیت زندگی (شخص بیمار)، از موارد زیر استفاده شود:
- درمان با استفاده از میتوتان.
- پرتودرمانی استخوانهایی که سرطان به آنها گسترشیافته است.
- شیمیدرمانی، و به دنبال آن، جراحی برای برداشتن تومور.
- جراحی برای برداشتن تومور.
- جراحیبرای برداشتن تومور از نقاطی که به آنها گسترش یافته است.
- یک آزمایش بالینی در زمینه شیمیدرمانی یا درمان زیست شناختی.
گزینههای درمان کارسینوم راجعه قشر فوقکلیه
در درمان کارسینوم راجعه قشر فوقکلیه، ممکن است، بهعنوان درمان تسکینی برای تخفیف علائم بیماری و جهت بهبود کیفیت زندگی (شخص بیمار)، از موارد زیر استفاده شود:
- جراحی برای برداشتن تومور.
- جراحی برای برداشتن سرطان از نقاطی که به آنها گسترش یافته است.
- یک آزمایش بالینی در زمینه شیمیدرمانی یا درمان زیست شناختی.