برقراری موازنه انرژی مناسب
معنی دقیق واژه «موازنه انرژی» چیست؟
موازنه انرژی، در تعریف معمول و سنتی آن، به معنی موازنه بین انرژی ورودی به بدن، که معمولاً از طریق مصرف مواد غذایی و نوشیدنیها تأمین میشود، و انرژی مصرف شده در بدن میباشد. مصرف انرژی تحتتأثیر ژنتیک، اندازه بدن و مقدار عضلات موجود، و فعالیت بدنی قرار دارد. علاوه بر آن، بخشی جزئی از انرژی مصرفی ناشی از اثرات گرمایی مواد غذایی میباشد، یعنی اینکه غذاهای مختلف، بههنگامی که آنها را میخوریم، مقادیر متفاوتی انرژی تولید میکنند. اما مسئله موجود صرفاً کالری ورودی در مقابل کالری خروجی نمیباشد. گرچه کالری احتمالاً مهمترین عنصر در حفظ موازنه انرژی است، امکان دارد دیگر عوامل موجود در رژیم غذایی مانند مقدار فیبر یا کلسیم مصرفی بر میزان انرژی مصرفی و بر مقدار عضلات و چربی موجود در بدن تأثیر نمایند.
موازنه انرژی چه ارتباطی با سرطان دارد؟
به عقیده ما، بررسی این برخورد وزن بدن، فعالیت بدنی، و رژیم غذایی و نحوهای که ما آنها را در زندگی خود اداره میکنیم اهمیت دارد، زیرا آنها همگی این قابلیت را دارند که بر خطر سرطان تأثیر نمایند. موازنه انرژی، روشی برای مشخص نمودن برهم کنش مهم بین این رفتارها میباشد، بهجای آنکه تنها بر رژیم غذایی یا فعالیت بدنی تأکید شود.
معمولاً از BMI (شاخص توده بدنی که مقیاسی از چربی بدن براساس قد و وزن او میباشد) برای انجام محاسبه و آگاهی از این موضوع استفاده مینماییم که آیا افراد دارای اضافه وزن هستند یا چاق میباشند.
چاقی را بهعنوان BMI ( یعنی وزن بدن به کیلوگرم تقسیم بر قد به متر مربع) بیشتر از ۳۰ تعریف میکنند. شواهدی در دست است که چاقی بهطور چشمگیری در نوجوانان و کودکان افزایش مییابد. در بین مردم دارای درآمد وسطح تحصیلات پایینتر که از امکانات معدودتری برای مقابله با چاقی برخوردارند، نرخ چاقی در حال افزایش است.
آیا این افزایش در تعداد افراد چاق دارای مبنای ژنتیکی است؟
امروزه مردم در محیطی برخوردار از فراوانی زندگی میکنند و تعداد اندکی از مردم دچار گرسنگی میباشند، مگر کسانی که به میل خود از رژیمهای غذایی استفاده مینمایند. اما هزاران سال پیش، انسانهای اولیه معمولاً در محیطی زندگی میکردند که در آن گرسنگی رایج بود و بهطور دورهای بروز میکرد. تغییرات در ساختار ژنتیکی موفقترین انسانها به آنها امکان داد در خلال این دورههای گرسنگی زنده بمانند. ما این ویژگی ژنتیکی را «ژن صرفهجو» مینامیم و فکر میکنیم این ژن از تعداد زیادی پاسخ (واکنش) حمایت میکند، و این پاسخها گرایش به این دارند که احتمال چاق شدن افراد را در محیطی افزایش دهند که از فراوانی برخوردار است. پاسخ ( واکنش) فیزیولوژیک ژن صرفهجو، مخالفت با لاغر ماندن است و به افزایش یافتن موارد پرفشاری خون، بیماریهای قلبی، دیابت، و بسیاری از سرطانها منجر شده است.
برای پرداختن به موضوع موازنه انرژی، چه تحقیقاتی صورت میگیرد؟
در خلال چند سال گذشته، در مطالعات وسیع هم گروهی (Cohort Studies) یا در مطالعات مورد- شاهدی (Case-Control Studies) در زمینه تحقیقات همهگیرشناسی که در آنها اثرات وزن، رژیم غذایی، فعالیت بدنی، و نتایج حاصله در موارد بروز سرطان را بررسی کردهاند، مشخص شده است بین این عوامل بهداشتی و بسیاری از سرطانها پیوندهایی وجود دارد. بخش بزرگی از نوشتههای به چاپ رسیده حاکی از آن است که اضافه وزن داشتن یا چاقی خطر سرطانپستان پس از یائسگی، سرطان روده بزرگ، آدنوکارسینوم مری، سرطان لایه داخلی رحم، کارسینوم سلول کلیوی، و چند نوع دیگر از سرطان را افزایش میدهد. در مطالعات دیگر، از جمله در برخی از مطالعات پایهای حیوانی و کشت سلولی، مکانیسمهایی بررسی شده است که امکان دارد چاقی از طریق آنها بر خطر سرطانتأثیر گذارد. در مطالعات مداخلات بالینی، که گروههای کوچکی از بیماران را در برمیگیرند، تأثیر رژیم غذایی خاص، فعالیت، و رژیمهای غذایی مربوط به کنترل وزن را بررسی نمودهاند تا مشخص شود چگونه این عوامل بر خطر سرطان تأثیر میگذارند.
در زمینه پیشگیری از چاقی چه تحقیقاتی انجام میشود؟
در اکثر مطالعات در زمینه چاقی، بر درک چاقی، علت و پیامدهای آن، و بر رویکردهای درمان تأکید شده است. تا به امروز، در زمینه پیشگیری از چاقی مطالعات بسیار محدودی صورت گرفته است. اما یک مدل جالب پیشگیری از سرطان تهیه شده است که در آن حیوانات، در اوایل یا اواسط عمر خود، در معرض محدودیت متوسط کالری قرار میگیرند (۲۰ تا ۳۰ درصد از میزان کالری نرمال را دریافت میکنند) و در مورد آنها از از برنامه فعالیت بدنی دویدن روی دستگاه دو ثابت (Treadmill) استفاده میشود. در این مطالعات، طول عمر و انواع تومورهایی که ایجاد میشود را بررسی مینمایند. برخی از حیوانات در معرض بالا بودن خطر ایجاد خود به خودی تومور قرار دارند، و بعضی از حیوانات را در معرض مواد سرطانزایی قرار میدهند که خطر مبتلا شدن آنها به سرطان را افزایش میدهد. یکی از نقشهای مهم این نوع تحقیقات بر روی حیوانات این است که با انجام آنها این امکان بهوجود میآید که مشخص شود آیا بین مراحل مختلف عمر حیوانات تفاوتهایی (در ارتباط با ابتلا به سرطان) وجود دارد.
با انجام این مطالعات چه یافتههایی بهدست آمده است؟
با محدود نمودن کالری یا افزایش دادن فعالیت بدنی، حیوانات لاغر شده و چاق نمیشوند. حیوانات لاغر تا ۲۰ الی ۳۰ درصد بیشتر عمر میکنند و تعداد کمتری تومور در بدن آنها ایجاد میشود. در آینده، شاید تلاش نماییم مدلهای حیواناتی که در معرض خطر سرطان قرار دارند را با مدلهای حیواناتی که با خطر چاق شدن روبرو میباشند را با هم پیوند بزنیم تا متوجه شویم که آیا برای بهبود بخشیدن به نتایج حاصله میتوان مداخلاتی انجام داد. پیشبینی ما این است که در جمعیتهای انسانی میتوان انسانهایی را پیدا کرد که هم با خطر چاق شدن روبرو هستند و هم در معرض ابتلا به سرطان قرار دارند. به این دلیل است که درک مداخلاتی اهمیت دارد که ممکن است در مورد انسانهایی موفق عمل کنند که با میزانهای متفاوتی از خطر روبرو میباشند.
کدام سرطانها بیشتر از همه با بالاتر بودن BMI یا چاقی مرتبط میباشند؟
چاقی با سرطان روده بزرگ، سرطان پستان پس از یائسگی، سرطان لایه داخلی رحم، سرطان کلیوی، سرطان مری و سرطان تیروئید در زنان مرتبط است. اما توصیه عمومی ما در باره تمام انواع سرطانها این است که شواهد قابل ملاحظهای وجود دارد حاکی از آنکه با اجتناب نمودن از افزایش وزن در طول بزرگسالی و با داشتن سبک زندگی فعال میتوان از سرطان پیشگیری نمود.
آیا برای کاهش دادن خطر سرطان سطح خاصی از فعالیت توصیه میشود؟
افراد باید دست کم به مدت ۳۰ دقیقه در اکثر روزهای هفته به فعالیت بدنی متوسط تا شدید بپردازند. این فعالیت بدنی با کاهش خطر چند نوع سرطان، مخصوصاًسرطان روده بزرگ و پستان، مرتبط میباشد. اما مشاهده شده است که داشتن فعالیت بدنی بیشتر از مقدار ذکر شده در بالا با فواید بیشتری همراه است، و محققان مشاهده نمودهاند که با انجام نرمش بدنی به مدت تا یک ساعت در روز فواید بیشتری حاصل میشود. چون تعداد بسیار اندکی از مردم در این سطوح بالا تر نرمش میکنند، اندازهگیری دقیق میزان فواید اضافی حاصله مشکل میباشد.
آیا با بهتر شدن موازنه انرژی میتوان از بروز سرطان جلوگیری نمود؟
شواهد قابل ملاحظهای در دست است که با داشتن سبک زندگی فعال خطر سرطان روده بزرگ نصف میشود. این یک پیام مهم میباشد. درباره اینکه کدام رژیمهای غذایی خاص در اجتناب از افزایش وزن از همه مفیدتر هستند، اطمینان کمتری وجود دارد، به غیر از آنکه تعداد کالری ورودی به بدن باید کمتر از تعداد کالری مصرف شده در بدن باشد تا از افزایش وزن اجتناب شود. رژیم غذایی مبتنی بر مواد گیاهی در کاهش دادن خطر بسیاری از سرطان ها، مخصوصاً سرطان روده بزرگ، مفید است. اما درباره نوع کربوهیدرات موجود در رژیم غذایی، و در مورد اینکه آیا امکان دارد شاخص گلیسمی (Glycemic Index) مواد غذایی خطر را تغییر دهد، هنوز هم پرسشهای متعددی بدون پاسخ مانده است. شاخص گلیسمی مقیاسی از سرعت تبدیل کربوهیدراتهای مصرفی به قندهای ساده میباشد. کربوهیدراتهای پیچیده (کمپلکس) که دارای مقادیر بیشتری فیبر میباشند، دارای شاخص گلیسمی پایینتری هستند و امکان دارد در مقایسه با مواد غذایی که شاخص گلیسمی بالایی دارند تأثیر مثبتتری بر متابولیسم (یا سوخت و ساز) داشته باشند.
آیا چاقی در سرطان پروستات نقش دارد؟
جالب این است که هیچ ارتباط روشنی بین چاقی و سرطان پروستات وجود ندارد. اما در یک مطالعه عنوان شده است در مردانی که سطح لپتین (Leptin ،هورمونی است که ارتباط نزدیکی با مقدار چربی موجود در بدن شخص دارد) بدنشان بالا است، خطر سرطان پروستات افزایش مییابد. بنابراین هنوز مشخص نیست چربی بدن چه تأثیری میتواند بر سرطان پروستات داشته باشد.
آیا چاقی هرگز نقشی در پیشگیری از سرطان ایفا میکند؟
در برخی از سرطانها، مطالعاتی که صورت میگیرد همواره نشان میدهد که سنگین وزن بودن از اشخاص حفاظت میکند یا با کاهش خطر مرتبط میباشد. این امر شامل سرطان پستان پس از یائسگی، سرطان سر و گردن، و سرطان ریه است. اما در مورد سرطان های سر، گردن، و ریه مرتبط با استعمال دخانیات، پس از آنکه تأثیر عامل دخانیات کنترل میشود، که این کنترل کردن معمولاً به کاهش دادن وزن منجر میشود، رابطه بین وزن و این سرطانها از بین میرود.
بنابراین، امکان دارد چاقی در واقع از ایجاد سرطان پستان در زنانی که هنوز یائسه نشدهاند جلوگیری نماید؟
مطالعاتی که بهعمل میآید همواره نشان میدهد خطر سرطان پستان در دوره پیش از یائسگی در زنان سنگین وزنتر کمتر است. به عقیده ما، دلیل این امر این است که در زنان سنگین وزنتر در واقع تغییراتی در متابولیسم هورمونی صورت میگیرد و آنها تعداد کمتری دوره قاعدگی را متحمل میشوند. این تغییرات به این منجر میشود که آنها در معرض سطوح پایینتری از استروژن قرار میگیرند، و به این ترتیب خطر ایجاد سرطان پستان پیش از مرحله یائسگی در آنها کاهش مییابد. همچنین مطالعات به عمل آمده حاکی از آن است که وزن بدن در دومین و سومین دهه عمر خطر سرطان پستان پیش از دوره یائسگی را افزایش نمیدهد. این سنگین وزنتر بودن در دهههای بعدی زندگی است که خطر را افزایش میدهد. اما، با توجه به کل شواهد موجود، بهترین کار این است که وزن بدن در سطح مناسبی حفظ شود و در تمام طول عمراز افزایش بسیار زیاد وزن بدن اجتناب شود تا خطر سرطان و همچنین خطر بسیاری از بیماریهای دیگر کاهش یابد.
درباره چاقی و سرطان پستان پس از یائسگی چه اطلاعاتی در دست است؟
در طول دوره یائسگی، هنگامیکه تخمدانها دیگر استروژن تولید نمیکنند، تستوسترون و دیگر هورمونهایی که غدد فوقکلیه میسازند، در سلولهای چربی به استروژن تبدیل میشوند. بنابراین مقدار استروژنی که بدن میتواند تولید کند بستگی زیادی به مقدار چربی موجود در بدن دارد. استروژن یکی از عوامل اصلی ایجادسرطان پستان پس از یائسگی میباشد.
چاقی و اضافه وزن چه تأثیری بر پیشآگهی سرطان پستان دارد؟
در زنانی که در هنگام تشخیص ابتلا به سرطان سنگین وزنتر بودند و در طول درمان وزن آنها افزایش یافته است، احتمال برگشت سرطان پستان بیشتر است و میزان بقای این زنان کمتر میباشد. این وضعیت برحسب اینکه سرطان دارای گیرنده استروژن باشد یا نباشد تغییر میکند. بهنظر میآید که سنگین وزن بودن رشد تومورهای دارای گیرنده استروژن را افزایش میدهد، به احتمال بسیار زیاد به دلیل آنکه افزایش وزن باعث تحریک تولید استروژن در بدن میشود.
وزن بدن، هورموندرمانی (HT یا Hormone Therapy) و سرطان پستان چه رابطهای با هم دارند؟
در اواسط دهه ۱۹۹۰ میلادی، بررسی زنان یائسهای که استروژن مصرف میکردند، و زنان یائسهای که از این ماده استفاده نمیکردند، انجام شد تا مشخص شود که آیا ارتباط وزن با سرطان پستان در صورت استفاده از هورموندرمانی تغییر مینماید. در این مطالعات مشخص شد در زنانی که استروژن مصرف میکنند خطرسرطان پستان بیشتر است، اما در زنانی که سنگین وزن هستند و استروژن مصرف میکنند خطر این سرطان افزایش نمییابد. شواهد موجود حاکی از آن است که دلیل این امر این است که مقدار استروژن حاصل از HT بسیار بالا میباشد، و بنابراین مقدار اندک استروژنی که در سلول های چربی در دوره پس از یائسگی تولید میشود این خطر را به میزانی که قابل اندازهگیری باشد افزایش نمیدهد.
زنانی که از HT استفاده نمیکنند چه وضعیتی دارند؟
وضع این زنان به طرزی چشمگیرمتفاوت است. در کل، برای تمام زنان سنگین وزن و یائسه، خطر سرطان پستان ۵۰٪ افزایش مییابد. اما در آن زیر گروه که هرگز از درمان هورمونی استفاده نکردهاند، سنگین وزن بودن به افزایش خطر به میزان ۲۰۰ تا ۳۵۰ ٪ منجر میشود، یعنی در این زنان خطر سرطان، در مقایسه با کل زنان، ۴ تا ۷ برابر بیشتر است.
تحقیقات چگونه باعث پیشبرد این اهداف خواهد شد؟
سعی ما بر آن است که درک نماییم چگونه چاقی میتواند در تمام طول عمر افراد برهم کنش نماید، تا از این طریق بتوانیم فرآیند سرطان را تحت تاثیر قرار دهیم و وسیلههای سنجش یا مقیاسهای بهتری برای وزن، رژیم غذایی، و فعالیت بدنی تهیه نماییم. برای بهتر کردن نتایج حاصل از اقداماتی که در ارتباط با سرطان انجام میشود، مخصوصاً در جمعیت هایی که در معرض بالا بودن خطر قرار دارند، باید تحقیقاتی انجام شود تا مداخلات مؤثر در سطح فرد و جمعیت را شناسایی کنیم. بهعنوان مثال، شاید بتوانیم در مدارس کارهایی انجام دهیم که مخصوصاً در پیشگیری از این افزایش وزنی که در کودکان خود میبینیم مؤثر باشد. این ضرورت وجود دارد که بر پیشگیری در بین گروه هایی تأکید شود که در معرض بالا بودن خطر قرار دارند، مانند کودکان، گروههای خاص، و گروههای کم درآمد. بهنظر ما لازم است تحقیقات بیشتری به عمل آید تا سیستمهای بهتری برای زیر نظر گرفتن بهداشت ساخته شود تا با استفاده از آنها بدانیم در سطوح محلی و ملی، و در گروههایی که در معرض بالا بودن خطر قراردارند، وضعیت بهداشتی چگونه است.