واکسنهای سرطان: برانگیختن سیستم ایمنی برای مقابله با سرطان پروستات
Cancer Vaccines: Stimulating The Immune System To Attack Prostate Cancer
در دورۀ دسترسی به درمان مختص هر فرد، نگرش و درک درمان سرطان بهطور ناباورانهای تغییر میکند. چه میشود اگر بهجای دریافت داروهای ضدسرطان تعریف و تجویز شده برای همه، بیماران با روش درمانی که بهطور ویژه، برای سلولهای سرطانی خود آنها تجویز میشود، درمان شوند؟ چه میشود اگر از سلولهایسرطانی و ایمنی خاص هر بیمار، برای پیشرفت درمان همان بیمار استفاده شود؟
بهجای متحمل شدن عوارض جانبی درمان سرطان که افزون بر نابود کردن سرطان، به سلولهای سالم و عادی هم صدمه میزند، بیماران میتوانند روشهای درمانی اختصاصی خود را داشته باشند که با عوارض و رنج کمتری همراه است. و بهجای سمیت درمانهای متداول کنونی سرطان، درمان اختصاصی بیماران، با تحریک سیستم ایمنی آنها، با سرطان مقابله خواهد کرد.
این فرضیهها نامحتمل و در عینحال جالب و ناگزیر بهنظر میرسند. در واقع، پزشکی اختصاصی هماکنون در درمان سرطان، در قالب هدفدرمانی، مؤثر واقع شده است؛ روشی که سرطانها را براساس نشانگرهای خاص بروز یافته در سطح آنها، معالجه میکند. بهطور مثال، تاموکسیفن، درمانی برای سرطان پستان است که از عود مجدد سرطان پستان، در درمان سرطانهایی که گیرنده استروژن را در سطح خود نشان میدهند، جلوگیری میکند. همچنین، هرسپتین سرطانهای پستانی را که پروتئین HER2-Neu را در سطح خود نشان میدهند، هدف قرار میدهد.
پزشکی اختصاصی برای هر فرد، در پی استفاده از سیستم ایمنی هر بیمار، برای درمان خود اوست.
تحریک سیستم ایمنی برای مقابله با موارد ناخواسته، فرضیۀ جدیدی نیست؛ واکسنها، که از قدیم برای جلوگیری از بیماریهای عفونی، از جمله سرخجه و انواع آنفولانزا، استفاده میشده است، در این راه نیز، کاربرد دارد. به هر حال، موضوع جدید بهکارگیری این ایده برای ارتقاء ایمیونتراپیها در درمان سرطان یا درمانهایی است که سیستم ایمنی را برای مقابله با سرطان برمیانگیزد.
سلولهای سرطانی، سلولهای انحراف یافتهاند که پیشتر همان سلولهای نرمال بودند. هر چند، سیستم ایمنی – دفاع طبیعی بدن در مقابل بیماری- نمیتواند سلولهای سرطانی را از سلولهای طبیعی تشخیص دهد. به این دلیل است که سرطان امکان رشد در بدن پیدا میکند و سیستم ایمنی قادر به تشخیص سلولهای سرطانی، بهعنوان سلولهای بیگانه و آسیبرسان، نیست و به همین دلیل، نمیتواند با سلولهای سرطانی مقابله کند.
هدف ایمیونتراپی، کمک به بدن در تشخیص سلولهای سرطانی، بهعنوان یک تهدید، و فعالسازی سلولهای ایمنی برای مقابله با سرطان است. این مسئله با کار کردن روی سازوکارهای معمول سیستم ایمنی که به آن، توانایی تشخیص و هدف قرار دادن مهاجمان بیگانه، مانند ویروسها، را میدهد، تجربه شده است.
آنتیژنها کلید کار هستند
تمام سلولها، پروتئینهای منحصر بهفرد یا تعدادی خرده پروتئین در سطح خود دارند که آنتیژن نامیده میشوند. بسیاری از انواع سرطان، آنتیژنهای ویژه دارند که بهوفور، در سطح سلول خود را نشان میدهند و این آنتیژنها باعث تشخیص سلولهای سرطانی از سلولهای طبیعی میشوند. ایمیونتراپیها به دو روش عمل میکنند: نخست، آنها به سیستم ایمنی، دربارۀ بیگانه بودن آنتیژنهای اختصاصی سرطان، یا آنتیژنهایی که بهوفور در سلولهای سرطان وجود دارند، هشدار میدهند. دوم، ایمیونتراپیها سلولهای ایمنی را برای مقابله با سلولهای دارندۀ آنتیژنها، تحریک میکند.
ایمیونتراپیها در حال پیشرفت
در سالهای اخیر، پیشرفتهای زیادی در جهت توسعۀ واکسنها برای درمان سرطان صورت گرفته است. گرچه هیچ یک، تاکنون، توسط مدیریت نظارت بر امور دارویی و غذایی (FDA) تصویب نشده است، اما چندین راهکار، نتایجی امیدبخش نشان دادهاند.
Provenge®: ایمیونتراپی Provenge برای درمان سرطان پروستات در حال پیشرفت است. غدۀ پروستات بخشی از دستگاه تناسلی مرد است که بخشی از مایع انتقالدهندۀ اسپرم را برای انزال میسازد. Provenge از سلولهای ایمنی خود بیمار، که سلولهای دندریتیک نامیده میشود، بهعلاوۀ آنتیژن موجود در اکثر انواعسرطان پروستات، استفاده میکند. دو پژوهش بالینی بزرگ نشان دادهاند که Provenge بقا را در درمان مردان مبتلا به سرطان متاستاتیک مقاوم به هورمون که درمان سرطان آنها، بهدلیل عدم پاسخ به هورموندرمانی معوق مانده، افزایش میدهد. Provenge به سرعت، توسط FDA پذیرفته شد. این امر میزان بالای نیاز دارویی معتبر برای درمان شرایط جدی و تهدیدکنندۀ زندگی را ثابت میکند؛ FDA در بررسی درخواست مجدد جواز، شتاب خواهد کرد.
Oncophage: بنابر نتایج پژوهش بالینی مرحلۀ سه (III) اخیر، واکسن سرطانی ®Oncophage (سابقاً HSPCC-96 و Vitespen) شانس بقا را در بیماران مبتلا به ملانومای بدخیم، تا ۵۰% بالا میبرد. ملانوما نوعی سرطان پوست است که اغلب، از یک خال شروع میشود. گرچه ملانوما در ابتداییترین مراحل، پیش از گسترش یافتن، علاجپذیر است. درمان ملانوما در مرحلۀ پیشرفته – که در قسمتهای مختلف بدن گسترش پیدا کرده است- مشکل بهنظر میرسد. Oncophage واکسنی است که از ترکیبات سلولهای سرطانی خود بیماران تشکیل شده است و سیستم ایمنی بیماران را علیه سرطان تحریک میکند. این اولین واکسنی است که کمک به بقای بیشتر را در بیماران دارای مشکلات درمانی نشان داده است. Oncophage در مرحلۀ نهایی پژوهشهای بالینی، پیش از بررسی مدیریت و نظارت بر امور دارویی و غذایی FDA است. از سوی FDA، به این دارو امتیاز Orphan-Drugstatus داده شده است.
واکسن E75: واکسن سرطانی است که از قسمتی از پروتئین HER2/Neu بهنام پپتید E75 ساخته شده و نشان داده شده است که خطر عود مجدد سرطان پستان را، در مقایسه با بیمارانی که شبهدارو دریافت کردهاند، تا نصف، کاهش میدهد. واکسن E75 به بدن کمک میکند تا HER2/Neu را بهعنوان نشانگر سرطان بشناسد و سیستم ایمنی را علیه سلولهای بیانکنندۀ این پروتئین، تحریک میکند. پپتید در ترکیب با عامل تحریککنندۀ کلونی گرانولویست- ماکروفاژ (GM-CSF)، بهکار برده میشود. (GM-CSF) عامل رشدی است که بهطور طبیعی، توسط بدن ساخته میشود و تولید بیشتر سلولهای سفید خون را تحریک میکند، بهویژه، دو نوع از گرانولیستها و ماکروفاژها را که در پاسخ ایمنی نقش دارند.
واکسن NSCLC: یک واکسن سرطان است که همچنین، افزایش میزان بقا را در بیماران مبتلا به مرحلۀ NSCLC BIII نشان داده است. هدف این واکسن (L-BL25) ایجاد پاسخ ایمنی در برابر سلولهایی است که آنتیژن MUC1 را بیان میکنند؛ آنتیژنی که بهطور وسیع و غیرطبیعی، در سلولهای NSCLC بیان میشود. نتایج، نشانگر این است که بیماران درمان شده با این واکسن، ۴ ماه بیشتر از بیمارانی که بهترین مراقبت حمایتی را دریافت کرده بودند، زنده بودند. با اینکه این تفاوت «از نظر آماری قابل توجه» نیست و میتواند تصادفی محسوب شود، اطلاعات بیشتر، نشاندهندۀ سودمند بودن این درمان است. بیماران مبتلا به مرحلۀ NSCLC BIII که با واکسن درمان شدند، دو برابر بیمارانی که در همان مرحلۀ تشخیص بهترین مراقبت حمایتی را دریافت کردند، زنده ماندند. این واکسن هنوز، در مراحل اولیۀ تحقیقات است، ولی نتایج، امیدبخش بهنظر میرسد.