جستجو در سایت

مراقبت برای مراقب

مراقبت برای مراقب
مرداد ۳, ۱۳۹۷

مراقبت برای مراقب

مراقب کیست؟

«باید راه‌هایی برای مراقبت از خود بیاموزید. زیرا اگر مراقب خود نباشید نمی‌توانید به کس دیگری کمک کنید. از پرسیدن نترسید. از کمک خواستن نترسید.»- سارا

آیا برای درمان سرطان از عزیزی مراقبت می‌کنید؟ اگر اینگونه است این مقاله برای شماست. شما یک «مراقب» هستید.

ممکن است خود را مراقب تلقی نکنید. ممکن است فکر کنید کاری طبیعی انجام می‌دهید. فقط دارید از کسی که دوستش دارید مراقبت می‌کنید. برخی از مراقببین اعضای خانواده هستند. برخی دیگر دوستان هستند

«مراقبت کردن» یعنی چه؟

مراقبت کردن یعنی کمک در برطرف کردن نیازهای روزانه. اینها شامل رفتن به دیدار پزشک، غذا درست کردن و تهیه داروها می‌شود. می‌تواند شامل کمک به عزیزتان برای کنار آمدن با احساساتش نیز بشود. مانند وقتی که او احساس غمگینی یا خشمگینی می‌کند. گاهی عزیزتان از همه بیش‌تر به کسی نیاز دارد که با او صحبت کند.

زمانی‌که مشغول مراقبت از عزیزتان هستید طبیعی است که نیازها و احساسات خود را کنار بگذارید. اما کنار گذاشتن نیازهایتان برای مدت طولانی برای سلامت شما خوب نیست. باید مراقب خود نیز باشید. اگر این کار را نکنید ممکن است نتوانید از دیگران مراقبت کنید. به همین دلیل است که باید از خودتان خوب مراقبت کنید.

احساسات شما

احساس اضطراب و از پا در آمدگی در این زمان عادی است. درست مثل عزیزتان ممکن است احساس اندوه، خشم یا نگرانی کنید. احساسات خود را با افراد دیگر که می‌توانند به شما کمک کنند در میان بگذارید. این می‌تواند کمک کند تا درباره آنچه حس می‌کنید حرف بزنید. حتی می‌توانید با یک مشاور یا مددکار اجتماعی صحبت کنید.

درک احساسات شما

وقتی از عزیزتان مراقبت می‌کنید احساسات متفاوتی خواهید داشت. درستی یا نادرستی در مورد این احساسات وجود ندارد. هر کسی با دیگری فرق دارد.

اولین گام برای درک احساساتتان این است که بدانید آنها عادی هستند. زمانی برای فکر کردن به آنها اختصاص دهید. برخی از احساساتی که می‌آیند و می‌روند عبارتند از:

  • غمگینی. اشکالی ندارد غمگین باشید. اما اگر بیش‌تر از دو هفته طول بکشد و برای انجام کارهایی که باید انجام دهید مانع راهتان شود ممکن است افسرده شده باشید.
  • خشم. ممکن است از خود یا اعضای خانواده خشمگین باشید. ممکن است از دست کسی که از او مراقبت می‌کنید خشمگین باشید. یا اینکه از عزیزتان که سرطان دارد خشمگین باشید. گاهی خشم از ترس، دلهره یا اضطراب می‌آید. اگر خشمگین هستید سعی کنید به آنچه شما را خشمگین می‌کند فکر کنید. دانستن دلیل ممکن است کمک کند.
  • سوگ. ممکن است احساس کنید آنچه را برایتان از همه چیز با ارزش‌تر است از دست داده‌اید. این ممکن است سلامتی عزیزتان باشد. یا شاید از دست دادن زندگی هر روز باشد که قبل از سرطان داشته‌اید. به خود اجازه دهید برای این ضایعات ماتم بگیرید.
  • احساس گناه. احساس گناه نیز عادی است. ممکن است فکر کنید به ‌اندازه کافی کمک نمی‌کنید. یا از اینکه سلامت هستید احساس گناه کنید.
  • تنهایی. ممکن است با وجود افراد زیادی که اطراف شما هستند احساس تنهایی کنید، یا احساس کنید هیچ‌کس مشکلات شما را درک نمی‌کند. یا با دیگران وقت کمی را بگذرانید.

آنچه کمک می‌کند

اگر این احساسات مانع کارهای روزمره شما می‌شود با یک نفر صحبت کنید. شاید بتوانید با یک دوست، عضو خانواده، روحانی یا مشاور صحبت کنید. پزشک شما نیز ممکن است بتواند کمک کند.

اینجا چند چیز دیگر هست که ممکن است به شما کمک کند:

  • بدانید که وقتی فشار روی مغز زیاد است همه ما اشتباه می‌کنیم. هیچ‌کس کامل نیست.
  • گریه کنید یا احساساتتان را بیان کنید. لازم نیست وانمود کنید سرحال هستید. اشکالی ندارد نشان دهید غمگین یا خسته هستید.
  • روی چیزهایی که ارزش وقت و انرژی شما را دارند تمرکز کنید. چیزهایی کوچک را فعلاً رها کنید. برای مثال اگر خسته هستید لباس‌ها را تا نکنید.
  • به خودتان بهترین کاری که می‌توانید انجام می‌دهید را یادآوری کنید.
  • زمانی را برای تنهایی و فکر کردن به احساسات خود اختصاص دهید.

کمک خواستن

بسیاری از کسانی که مراقب بوده‌اند می‌گویند به‌تنهایی خیلی کار انجام داده‌اند. برخی آرزو می‌کنند زودتر کمک می‌خواستند. درباره آنچه می‌توانید انجام دهید صادق باشید. به کارهایی که می‌توانید به دیگران بسپارید فکر کنید. و کارهایی که فعلاً مهم نیستند را رها کنید.

کمک خواستن به عزیزتان نیز کمک می‌کند

از کمک خواستن نترسید. به‌خاطر داشته باشید که اگر مراقب خود باشید:

  • سالم‌تر می‌مانید و انرژی بیش‌تری دارید.
  • عزیزتان از کمک شما کم‌تر احساس گناه می‌کند.
  • کسان دیگری که کمک می‌کنند ممکن است مهارت‌هایی داشته باشند که شما ندارید.

دیگران ممکن است بخواهند کمک کنند اما ندانند شما به چه نیاز دارید. اینجا چند چیز هست که می‌توانید از آنها بخواهید انجام دهند:

در کارهایی مانند موارد زیر کمک بگیرید:

  • آشپزی.
  • نظافت.
  • خرید.
  • کارهای حیاط خانه.
  • مراقبت از بچه‌ها.
  • مراقبت از سالمندان.

با شما صحبت کنند و احساساتتان را با آنها در میان بگذارید.

در رفت و آمدها به شما کمک کنند، مانند:

  • ملاقات‌های پزشک.
  • رساندن بچه‌های شما.
  • اطلاعاتی که نیاز دارید پیدا کنند.
  • به دیگران از حال عزیزتان خبر دهند.

بدانید که برخی از افراد ممکن است «نه» بگویند

بعضی‌ها ممکن است نتوانند کمک کنند. ممکن است دلایل زیر وجود داشته باشد:

  • شاید با مشکلات خودشان درگیر باشند،
  • یا فعلاً وقت نداشته باشند،
  • یا ندانند چگونه کمک کنند.
  • ممکن است از بودن در کنار بیماران احساس خوبی نداشته باشد.

مراقبت از خودتان

اختصاص زمان به خودتان

اختصاص زمان به خودتان می‌توانید به شما کمک کند بهدار بهتری باشید. اگر مشکلات سلامتی نیز داشته باشید این مسئله اهمیت بیش‌تری پیدا می‌کند.

ممکن است بخواهید:

  • کارهای جالبی پیدا کنید که انجام دهید. حتی چند دقیقه می‌تواند کمک کند. می‌توانید تلویزیون نگاه کنید، با یک دوست تماس بگیرید، تفریحی بکنید یا هر کاری که از آن لذت می برید انجام دهید.
  • فعال باشید. حتی تمرین‌های سبک مانند پیاده‌روی، کشش یا نرمش خستگی شما را رفع می‌کند. کارهای حیاط خانه، بازی با کودکان یا حیوانات خانگی یا کار در باغچه نیز مفید است.
  • راه‌هایی برای تماس با دوستان پیدا کنید. مکانی وجود دارد که بتوانید نزدیکان خود را ببینید؟ می‌توانید مکالمه اینترنتی یا دریافت حمایت از طریق تلفن یا پست الکترونیک داشته باشید.
  • زمان استراحت بیش‌تری به خود بدهید. از دوستان یا اعضای خانواده بخواهید کمی کمک کنند. زمانی برای استراحت بگذارید.

هر روز، کاری برای خود انجام دهید. مهم نیست چقدر کوچک باشد. هر کاری می‌کنید خود را نادیده نگیرید.

پیوستن به یک گروه حمایتی مراقبین

در یک گروه حمایتی مراقبین، افراد درباره احساسات خود صحبت و تبادل نظرمی‌کنید. این می‌تواند ایده‌هایی برای کنار آمدن به شما بدهد و نیز به شما کمک کند احساس تنهایی نکنید.

در بعضی از شهرها گروه‌های حمایتی به زبان‌های بومی نیز وجود دارند. گروه‌هایی نیز هستند که در اینترنت ملاقات می‌کنند. از یک پرستار یا مددکار اجتماعی بخواهید برای پیدا کردن گروه‌های حمایتی که پاسخ‌گوی نیازهای شما باشند به شما کمک کنند.

مراقبت از جسمتان

ممکن است برای فکر کردن به سلامتی خودتان وقت نداشته باشید اما مراقبت از بدنتان به شما نیرو می‌دهد،که بتوانید از دیگری مراقبت کنید.

نیازهای سلامتی خود را دنبال کنید. سعی کنید:

  • همه چکاپ‌های خود را انجام دهید.
  • داروهایتان را مصرف کنید.
  • غذاهای سالم بخورید.
  • به قدر کافی استراحت کنید.
  • ورزش کنید.
  • زمانی را برای تمدد اعصاب بگذارید.

آیا قبل از اینکه مددکار بیمارتان شوید مشکلات سلامتی داشته‌اید؟ اگر اینگونه بوده است اکنون باید بیش‌تر مراقب خود باشید. همچنین اضافه شدن عامل‌های اضطراب به زندگی شما باعث بروز مشکلات بیش‌تری در سلامتی شما خواهد شد.اگر هر تغییر جدیدی در بدن خود مشاهده کردید حتماً به پزشک بگویید.

پیدا کردن معنای زندگی در طول سرطان

سرطان باعث می‌شود بسیاری از مراقبین، به زندگی، نگاهی نو داشته باشند. آنها به هدف زندگی فکر می‌کند. و روی آنچه برایشان ارزش بیش‌تری دارد تمرکز می‌کنند.

شما و عزیزتان ممکن است بپرسید چرا سرطان به زندگی شما آمده است. ممکن است برای چیزهایی که قبل از بیماری داشته‌اید دلتان تنگ شود. اما باید به چیزهای خوبی که برایتان داشته است نیز فکر کنید، مانند نزدیک‌تر شدن به یکدیگر.

سرطان می‌تواند به گونه‌های مختلفی روی اعتقاد افراد تأثیر بگذارد. عده‌ای از باورهای خود برمی‌گردند، و عده‌ای برخی به آنها روی می‌آورند. شک به عقاید خود در این دوره طبیعی است. برای بعضی از افراد گشتن به دنبال معنا راهی برای کنار آمدن است.

برخی از راه‌های یافتن معنا عبارتند از:

  • مطالب تکان‌دهنده را بخوانید یا بشنوید.
  • دعا کنید.
  • با یک روحانی یا مشاور صحبت کنید.
  • با مراقبین دیگر صحبت کنید
  • به کتاب‌ها یا مقاله‌هایی درباره افراد مبتلا به سرطان نگاهی بیاندازند. به دنبال آنها بگردید. کتابخانه‌ها رابرای این مطالب جست‌وجو کنید.

رفتن به ملاقات پزشک همراه عزیزتان

قبل از رفتن

ممکن است بیمار عزیزتان از شما بخواهد همراه او به ملاقات پزشک بروید. این می‌تواند یک نقش کلیدی برای شما باشد. اینجا چند نکته برای رفتن نزد پزشک وجود دارد:

  • بدانید چگونه آنجا بروید. به خود زمان کافی بدهید.
  • سؤال‌هایی که می‌خواهید بپرسید و مطالبی که می‌خواهید بگویید را یادداشت کنید.
  • پرونده‌ای از اطلاعات پزشکی عزیزتان داشته باشید. در هر ملاقات این پرونده را با خود ببرید.
  • جعبه همه داروها را با خود ببرید یا یک فهرست از نام و میزان مصرف همه آنها با خود داشته باشید. این فهرست را در همه ملاقات‌ها همراه ببرید.

صحبت با دست‌اندرکاران بهداشت و درمان

گاهی اوقات افراد با ملاقات‌های پزشکی مشکل دارند. آنچه را پزشک می‌گوید متوجه نمی‌شوند. یا برخی از چیزها را فراموش می‌کنند. اینجا چند نکته برای صحبت با پزشک به‌خاطر داشته باشید:

  • اگر باید بیش‌تر بدانید، سؤال کنید.
  • بگذارید پزشک یا پرستار بدانند نگرانی‌های شما چیست.
  • قبل از ملاقات، از اینکه گام بعدی برای مراقبت عزیزتان را می‌دانید اطمینان حاصل کنید.
  • یادداشت بردارید. یا در صورت امکان گفت‌وگوها را ضبط کنید.
  • اگر بیمار عزیزتان تغییری داشته یا علائم جدیدی دارد به پزشک اطلاع دهید.

سؤال‌هایی که باید از پزشک یا گروه مراقبت پزشکی پرسیده شود

  • کدام سوابق پزشکی راباید همراه بیاوریم؟
  • چگونه می‌توانیم برای درمان آماده شویم؟
  • درمان چقدر زمان می‌برد؟
  • آیا او می‌تواند به تنهایی برای جلسات درمان بیاید؟
  • چگونه می‌توانم در زمان درمان به عزیزم کمک کنم؟
  • آیا در زمان درمان می‌توانم آنجا باشم؟
  • عوارض جانبی درمان چیست؟
  • بعد از درمان باید مراقب چه چیزهایی باشیم؟ چه زمانی باید با شما تماس بگیریم؟
  • برای بیمه چه مدارکی لازم است؟ چه کسی می‌تواند در امور بیمه به ما کمک کند؟

رسیدن درباره درد

بسیاری از مراقبین می‌گویند که می‌ترسند درباره درد بپرسند. نگران این هستند که به‌معنای بدتر شدن سرطان باشد. یا برخی دیگر فکر می‌کنند درد عادی است و عزیزشان باید آن را بپذیرد. این صحیح نیست. افرادی که دردشان مهار می‌شود می‌توانند روی التیام تمرکز داشته باشند. آنها می‌توانند از زندگی بیش‌تر لذت ببرند. پزشک باید پیگیر درد و اثرات سوء جانبی باشد. اما این شما و عزیزتان هستید که باید پزشک را در جریان قرار دهید. درد در طول درمان می‌تواند مهار شود. کلید این کار صحبت کردن درباره درد و دیگر علائم در هر ملاقات با پزشک است. بیمار عزیز شما نباید رنج ببرد.

از تقاضای مسکن‌های قوی‌تر نترسید. گاهی میزان بیش‌تر دارو کمک می‌کند. این داروها به‌ندرت برای بیماران سرطان اعتیاد می‌آورند. در عوض آنها می‌توانند به عزیزتان کمک کنند احساس بهتری داشته باشد. او می‌تواند روی چیزهایی که هر روز در زندگی می‌بیند تمرکز داشته باشد نه اینکه درد بکشد.

صحبت با دیگران

همسرتان

تقریباً همه مراقبین و همسران آنان در رابطه خود اضطراب بیش‌تری احساس می‌کنند. آنها باید با تصمیمات و تغییرات زیادی دست و پنجه نرم کنند. برخی از زوج‌ها در می یابند که رابطه‌شان در طول درمان سرطان قوی‌تر می‌شود و بعضی دیگر آن را ضعیف‌تر می‌یابند.

سعی کنید درباره اضطرابتان و دلایل آن روشن باشید. ممکن است بخواهید:

  • درباره احساس یکدیگر صحبت کنید:
    • چگونگی با هم کنار آمدن را با یکدیگر در میان بگذارید.
    • به چیزهایی که باعث اضطراب هر دو شما می‌شوند فکر کنید.
    • به گزینه‌هایی که با هم می‌توانید انتخاب کنید فکر کنید.
    • سعی کنید نسبت به یکدیگر قدرشناس باشید.
  • برای تمرکز روی چیزهای دیگر در کنار سرطان وقت بگذارید.
  • اگر روابط جنسی شما نسبت به گذشته تغییر کرده است با همسر خود حرف بزنید.

دلایل زیادی می‌تواند وجود داشته باشد:

    • شما یا همسرتان خسته هستید.
    • رابطه شما سرد شده است.
  • اگر همسرتان بیمار سرطان است:
    • دیگری ممکن است با ظاهر بیمار همسر راحت نباشد.
    • ممکن است بترسید که به همسرتان آسیبی برسد.
    • درمان ممکن است روی توان همسرتان برای ارتباط تأثیرگذار باشد. او ممکن است درد داشته باشد یا افسردگی پیدا کرده باشد.

شما با وجود این مشکلات هم می‌توانید زوج نزدیکی باشید. نزدیک ماندن به در میان گذاشتن احساسات و درک متقابل بستگی دارد. شما می‌توانید:

  • درباره نزدیکی و روابط خود صحبت کنید.
  • درباره آرزوهای آینده خود صحبت کنید.
  • درباره یکدیگر قضاوت نکنید.
  • زمانی‌که با هم هستید را پاس بدارید.
  • شکیبا باشید و به آرامی رفتار کنید.
  • با یک مشاور یا گروه حمایتی خود صحبت کنید.

دیگر اعضای خانواده و دوستان

قبل از بیماری سرطان خانواده شما مشکل داشته است؟ این مشکلات در این دوره حساس‌تر می‌شوند. اگر از همسر، فرزند یا والدین مراقبت می‌کنید این امر صحیح است. نقش شما به‌عنوان مراقب ممکن است باعث احساساتی شود که انتظار آن را نداشته‌اید.

با نزدیکان صحبت کنید. بازو روشن باشید و اهمیت بدهید. اگر نیاز هست از یک مشاور بخواهید جلسه خانوادگی را هدایت کند. در دوره‌های پرتنش، از کسی بخواهید دیگران را درباره مسائل عزیزتان آگاه کند.

روبرو شدن با کمکی که به آن نیاز ندارید

گاهی اوقات افراد می‌خواهند کمکی بکنند که به آن نیاز ندارید. برای توجه‌شان از آنها تشکر کنید. به آنها بگویید اگر به چیزی نیاز داشته باشید آنها را باخبر می‌کنید.

بعضی‌ها ممکن است نظرهای بی‌مورد بدهند. آنها این را می‌گویند زیرا نمی‌دانند غیر از این چه بگویند. این به شما بستگی دارد که چگونه تصمیم بگیرید. لازم نیست به همه پاسخ بدهید. فقط از آنها تشکر کنید و آن را رها کنید. به آنها بگویید که گام‌های لازم را برای کمک به خانواده‌تان برمی‌دارید.

فرزندان شما

کودکان درک اطراف را از سنین پایین شروع می‌کنند. مهم است که با آنها راستگو باشیم. آنها باید حقیقت را درباره بیمار عزیزتان بدانند. در غیر این‌صورت بدترین فکر را می‌کنند. بگذارید بدانند شما نیز چه احساسی دارید.

چند نکته برای صحبت با کودکان

  • درباره سرطان به آنها بگویید. بگذارید بدانند که کارهای آنان باعث سرطان نشده است. و سرطان را از کسی نمی گیرید.
  • بگذارید بدانند احساساتشان مشکلی ندارد. به آنها بگویید که خشم، اندوه، یا ترس آنها را درک می‌کنید. به آنها یادآوری کنید که هر اتفاقی بیفتد شما همیشه آنها را دوست خواهید داشت.
  • درباره عشق و امید حقیقت را به آنها بگویید. بگذارید بدانند که از عزیزتان خوب مراقبت می‌شود و امید دارید که او دوباره خوب شود. اما اگر اطمینان ندارید قول یک نتیجه خوب ندهید.
  • به آنها گوش دهید. از آنها بپرسید چه احساسی دارند و نگران چه هستند. اگر خردسال هستند از آنها بخواهید برای نشان دادن احساسشان با یک عروسک‌بازی کنند یا یک نقاشی بکشند.
  • در جریان باشید. اکنون ممکن است بیش‌تر با عزیز بیمارتان باشید. سعی کنید از هر راهی که می‌توانید زمانی را به کودکان خود اختصاص دهید. آنها را با خود به فروشگاه ببرید یا همراه آنان غذا بخورید. از آنها درباره روزی که گذشت سؤال کنید. هر وقت می‌توانید برایشان یادداشت بگذارید یا با آنها تماس بگیرید.

به‌خاطر داشته باشید

«اگر یک چیز از مراقبت از بیمار عاید شما بشود، این است که آنچه مهم است به سرعت آموختم. و این درسی است که همیشه به یاد دارم»- جینی

به‌عنوان یک مراقب به‌خاطر داشته باشید که:

  • هر روز تعادل بر قرار کنید.
  • به نیاز‌های خود نیز اهمیت بدهید.
  • همراه با مراقبت از عزیزتان از خودتان نیز مراقبت کنید.
  • زمانی‌ را به استراحت و تمدد اعصاب اختصاص دهید.

رویدادهایی که زندگی را تغییر می‌دهند اغلب به افراد فرصت رشد می‌دهند. آنها به افراد کمک می‌کنند آنچه برایشان از همه با اهمیت‌تر است پیدا کنند. بسیاری گفته‌اند مراقبت از بیمار سرطان زندگیشان را برای همیشه تغییر داده است. و در طول راه درباره خود بیش‌تر آموخته‌اند.

ارسال شده در مجموعه مقالات

ارسال نظر

*

code