عود سرطان
کنار آمدن با خبر عود بیماری سرطان
شاید همیشه در پس ذهن خود ترسیده باشید که مبادا بیماریتان باز گردد. هنگامیکه سرطان عود میکند، ممکن است با خود بگویید، «چرا این اتفاق باز هم برای من رخ داده است؟ آیا به اندازۀ کافی سختی نکشیدهام؟»
شاید با شنیدن خبر عود بیماریتان شوکه، عصبانی، غمگین یا هراسان شوید. بسیاری از افراد دچار این احساسات میشوند، ولی در چنین شرایطی باید به یاد بیاورید اینبار چیزی در اختیار دارید که پیش از این نداشتید و آن تجربه است. شما یک بار زندگی همراه با سرطان را تجربه کردهاید و میدانید چه چیزی ممکن است پیش بیاید و به چه چیزهایی میتوانید امید داشته باشید.
فراموش نکنید که شاید نسبت به بار اول، پیشرفتهای جدیدی در زمینۀ درمان سرطان صورت گرفته است. شاید به کمک روشها و داروهای جدید، درمان مؤثرتر شده و از شدت عوارض جانبی کاسته شود. در واقع، امروزه سرطان، بیماری مزمنی بهشمار میرود که انسانها سالها با آن درگیر بوده و تحقیقات زیادی در مورد آن انجام شده است. هنگامیکه شنیدم سرطان در من عود کرده است، شوکه شدم. ابتدا پذیرش این خبر برایم بسیار دشوار بود با اینحال، پس از چند هفته شروع به بررسی راهها و گزینههای موجود برای کمک به خود کردم. بدینترتیب کمی بر موضوع مسلط شدم.
«همه چیز خوب پیش میرفت تا اینکه پزشکم ناگهان خبر عود سرطان را به من داد. در طول ۵ دقیقه زندگیام دوباره دستخوش تغییر گردید.» دوروتی
چرا و چه زمانی سرطان عود می کند؟ (Why and Where Cancer Returns)
«سردرگم و بهت زده بودم. فکر میکردم تمامی سلولهای سرطانی از بدنم پاک شدهاند. داشتم به زندگی عادیام باز میگشتم، وقتی فهمیدم سرطان در سمت دیگری از بدنم عود کرده است، بیشتر متعجب شدم. هر چند که محل آن مهم نبود فقط میخواستم از شر آن خلاص شوم.»
بازگشت سرطان در اصطلاح پزشکی عود (یا سرطان عاده) خوانده میشود. مواردی هست که لازم است در این زمینه بدانید:
- عود سرطان بر اثر سلولهایی سرطانی ایجاد میشود که در درمان اولیه کاملاً زدوده و نابود نشدهاند، برخی از این سلولها آنقدر کوچک هستند که در حین پیگیری و تحتنظر بودن دیده نمیشوند. عود سرطان بدینمعنی نیست که درمان اولیه اشتباه بوده است یا خطایی از شما سر زده است، علت، تنها این است که تعداد کمی از سلولهای سرطانی، جان سالم به در بردهاند. این سلولها بهتدریج رشد کرده و بهصورت تومور یا سرطان درمیآیند.
- عود سرطان لزوماً در بخشی که قبلاً درگیر بوده، بروز نمیکند. برای مثال، اگر قبلاً دچار سرطان رودۀ بزرگ (یا کولون) بودهاید، ممکن است این بار کبد شما درگیر شود ولی سرطان ثانویۀ شما همچنان سرطان رودۀ بزرگ نامیده میشود- هنگامیکه سرطان اولیه در جایی جدید رشد میکند، «متاستاز» (Metastasis) نامیده میشود.
- گاهی سرطان دوم کاملاً بیارتباط با سرطان اولیه است، که البته این اتفاق چندان شایع نیست.
محلی که ممکن است درگیر عود سرطان شود.
پزشکان سرطان عود کرده را با توجه به محلی که درگیر میشود تعریف میکنند، عود سرطان انواع گوناگونی دارد:
- عود محلی یا عود موضعی. هنگامیکه عود دقیقاً در همان ناحیۀ قبلی یا بسیار نزدیک به آن رخ دهد.
- عود منطقهای. هنگامیکه تومور در غدد لنفاوی یا بافت نزدیک به محل اولیۀ سرطان ایجاد شود.
- عود دوردست. هنگامیکه سلولهای سرطانی در محلی دور از محل اولیۀ سرطان تکثیر و منتشر میشوند.
درمان سرطان محلی ممکن است از درمان سرطان منطقهای یا دوردست آسانتر باشد، ولی با اینحال این مطلب در بیماران مختلف، متفاوت است. بیمار باید با پزشک خود در مورد راههای موجود مقابله گفتوگو کند.
تحت کنترل درآوردن: مراقبت و درمان شما ( Taking Control: Your care and Treatment)
گفتوگو با گروهِ درمانی.
نکاتی دیگر در مورد صحبت با گروهِ درمانی.
انتخاب روش درمان.
پژوهشهای بالینی.
بیان خواستههای خود.
عود سرطان میتواند تمامی ابعاد زندگی بیمار را تحتتأثیر قرار دهد. ممکن است بیمار احساس ضعف کند و کنترل خود را از دست بدهد. ولی میتوان این حالت را از میان برد. بیمار میتواند در تصمیمگیریها شرکت داشته باشد و با گروه درمانی یا خانوادۀ خود در این زمینه صحبت کند. بدینوسیله شاید احساس راحتی و تسلط بیشتری بر وضعیت خود پیدا کند.
صحبت کردن با گروه درمانی
«من همیشه سؤالهای زیادی میپرسم زیرا میخواهم اگر چیزی پیش آمد، آماده باشم. من حقیقتاً اعتقاد دارم هر کسی که از من مراقبت میکند، بهترینها را برای من میخواهد. ولی میترسم اگر سؤالهایم را نپرسم، شاید یادشان برود که جواب من را بدهند.»بیتا
در بسیاری از موارد، گروه درمانی متشکل از متخصصان و پرسنل بهداشتی- درمانی است که به درمان بیمار میپردازند.
این گروه میتواند شامل پزشکان، پرستاران، مددکاران اجتماعی و متخصصان تغذیه و یا سایر متخصصان باشد. برخی افراد تمایلی به سؤال در مورد انتخاب درمان یا عوارض جانبی آن ندارند، زیرا تصور میکنند پزشک دوست ندارد سؤالی از او پرسیده شود. ولی این طرز تفکر اشتباه است. اکثر پزشکان تمایل دارند بیمار در مراقبت از خود دخیل باشد و نگرانیها و مشکلاتش را با آنها در میان بگذارد.
برخی از مواردی که میتوانید در رابطه با آن با گروهِ درمانی خود مشورت کنید عبارتند از:
- درد یا علائم دیگر. صادق باشید و احساس خود را بهطور واضح بیان کنید. اگر در جایی دردی حس میکنید به پزشک معالج خود بگویید و خواست خود را مطرح نمایید.
- برقراری ارتباط. برخی بیماران میخواهند از جزئیات نحوۀ مراقبت و درمان خود اطلاع یابند، در حالیکه برخی دیگر ترجیح میدهند تا حد امکان کمتر بدانند. بعضی بیماران مبتلا به سرطان بیشتر تصمیمگیریها را به خانوادۀ خود میسپارند. ترجیح شما چیست؟ در مورد آنچه میخواهید بدانید، میزانی که تمایل دارید بدانید و زمانیکه دیگر نمیخواهید بدانید تصمیم بگیرید. آنچه را که برایتان راحتتر است انتخاب کنید. تصمیم خود را با پزشک و خانوادۀ خود در میان بگذارید.
- خواستههای خانواده. گاهی اعضای خانواده در مواجهه با سرطان دچار مشکل میشوند و دوست ندارند از میزان گسترش بیماری آگاه شوند. از اعضای خانوادۀ خود بپرسید که چقدر تمایل به کسب اطلاعات در این زمینه دارند و هر چه زودتر این موضوع را با پزشک و پرستاران خود نیز در میان بگذارید.
بدینترتیب درگیری و مشکلات میان افراد خانوادهتان رخ نخواهد داد. (مراجعه کنید به «خانواده و دوستان»)
نکاتی دیگر در مورد صحبت کردن با گروه درمانی
«شما به یک دفترچه احتیاج دارید، زیرا هنگام صحبت، چیزهایی به شما میگویند که آنقدر میترسید که شاید نتوانید به همۀ آنها گوش دهید. سپس به خانه باز میگردید و حتی به یاد نمیآورید چه چیزی شنیدهاید» محمد
- نیازها، سؤالها و نگرانیهای خود را به وضوح بیان کنید. در صورت نیاز حتماً از پزشک خود درخواست کنید مطلبی را تکرار کرده و یا توضیح دهد.
- پرونده یا دفترچهای از تمامی آزمایشها و گزارشهایی که پزشک به شما داده است، تهیه کنید و هنگام ملاقات با پزشک آن را همراه داشته باشید. از تمامی این ملاقاتها نیز گزارشی تهیه کنید. داروها و آزمایشهای خود را فهرستبندی کنید. بدینترتیب در صورت نیاز میتوانید به راحتی به آنها مراجعه داشته باشید. بسیاری از بیماران این کار را، بهخصوص در صورت ملاقات با پزشکی جدید، بسیار مفید دانستهاند.
- قبل از ملاقات با پزشک معالج خود سؤالهای خود را بنویسید تا در خاطرتان بماند. (مراجعه کنید به پایین)
- از دوست یا فامیلی بخواهید در ملاقات با پزشک، شما را همراهی کنید. آنها میتوانند به شما در طرح سؤالهایتان کمک کنند. این زمان، لحظهای احساسی است. هنگامیکه پزشک حرف میزند شاید خودتان نتوانید روی صحبتهای او تمرکز کنید و بنابراین راحتتر است فرد دیگری نتبرداری کند تا شما بعداً آن را مرور کنید.
- از پزشک در مورد امکان ضبط گفتههای او سؤال کنید.
- اگر دوست دارید پس از پوشیدن لباس خودتان در مورد نتایج آزمایش اطلاع یابید، این موضوع را به پزشک بگویید. برای برخی بیماران به تن داشتن لباس بیمارستان موجب ناراحتی و پریشانی ذهن میگردد، در اینحال تمرکز بر حرفهای پزشک برایشان دشوارتر میشود.
انتخاب روش درمان (Treatment Choices)
عود سرطان به روشهای گوناگونی درمان میشود. درمان، تا حدودی به نوع سرطان و نحوۀ درمان قبلی بستگی دارد. محل عود سرطان نیز در این زمینه بیتأثیر نیست. برای مثال:
شاید بهترین روش درمان عود محلی، جراحی یا پرتودرمانی باشد. در این روش، پزشک، تومور را یا از طریق جراحی برمیدارد و یا با پرتودرمانی آن را نابود میکند.
در عود دوردست، شیمیدرمانی، درمان بیولوژیک (زیست درمانی) یا پرتودرمانی بهکار برده میشود. (برای آگاهی بیشتر به پایگاه علمی، پزشکی و آموزشی مؤسسه تحقیقات، آموزش و پیشگیری سرطان (www.ncii.ir) به نام مقاله «شما و پرتودرمانی» و «شما و شیمیدرمانی» مراجعه کنید.)
لازم است از پزشک خود در مورد گزینههای درمان سؤال کنید. اگر بخواهید میتوانید نظر دیگری را نیز جویا شوید. در زمینۀ امکان پژوهش بالینی نیز میتوانید با پزشک صحبت کنید.
آیا جویا شدن نظر دوم لازم است؟
برخی بیماران تصور میکنند به دنبال نظر دوم بودن، توهینی به پزشک معالجشان محسوب میشود. این مطلب معمولاً صحت ندارد. اکثر پزشکان به دریافت نظر دوم تمایل نشان میدهند
ممکن است پزشکی که نظر دوم را میدهد با نظر اول موافق باشد و یا پیشنهاد دیگری ارائه کند. در هر صورت، اطلاعات و تسلط شما نسبت به بیماریتان افزایش خواهد یافت و میتوانید با اطمینان بیشتری تصمیمگیری کنید.
پژوهشهای بالینی (Clinical Trial)
آزمونهای درمانی بالینی، مطالعاتی تحقیقاتی هستند که هدفشان کشف روشهایی بهتر برای درمان سرطان است. محققین هر روز به اطلاعات بیشتری در زمینۀ روشهای درمانی سرطان، دست مییابند. هر یک از این مطالعات دارای قوانینی در مورد مشارکت افراد هستند. این قوانین شامل سن و نوع سرطان بیمار است. درمانهای قبلی و محل عود سرطان نیز از اهمیت فراوانی برخوردار است.
آزمونهای بالینی علاوه بر فواید، دارای مضراتی نیز هست و پزشک شما، پیش از آنکه در این زمینه تصمیمگیری کند، باید شما را از این فواید و مضرات آگاه سازد.
آزمونهای بالینی در مراحل مختلفی صورت میگیرند:
- مرحلۀ ۱. میزان مناسب درمان و نحوۀ ارائۀ آن مورد بررسی قرار میگیرد.
- مرحلۀ ۲. واکنش سرطان نسبت به دارو یا درمان جدید کشف میشود.
- مرحلۀ ۳. روش درمانی مورد تأیید (درمان متعارف یا استاندارد) با روش درمانی جدید، که پژوهشگران امید بیشتری به آن دارند، مقایسه میگردد.
مشارکت در پژوهش بالینی میتواند کمک مؤثری به بیماران سرطان باشد. برای اطلاعات کلی ازپژوهش های بالینی میتوانید به آدرس پایگاه علمی، پزشکی و آموزشی مؤسسه تحقیقات، آموزش و پیشگیری سرطان به نشانی(www.ncii.ir) مراجعه کنید.
سؤالاتی که میتوانید در مورد انتخاب روش درمان از پزشک یا پرستار خود بپرسید
مطالبی را که در ذهن دارید از پزشک یا پرستار خود بپرسید. برخی از این موارد بدینترتیب هستند:
- چند روش درمانی برای من وجود دارد؟
- روش پیشنهادی شما چیست؟
- این درمان چقدر با روش قبلی درمان من شباهت یا تفاوت دارد؟
- احتمال موفقیت روش پیشنهادی شما چقدر خواهد بود؟ چرا فکر میکنید این روش برای من بهترین است؟
- آیا در حین بهرهگیری از این روش درمانی میتوانم به کارهایی که دوست دارم بپردازم؟
- درمان من با این روش چقدر طول خواهد کشید؟
- عوارض جانبی چگونه خواهد بود؟ چقدر این عوارض پایدار خوهند بود؟
- چگونه میتوانم عوارض جانبی را کاهش دهم و با آن کنار بیایم؟
- آیا باید در بیمارستان بستری شوم؟
- آیا میتوانم از پژوهش بالینی بهره گیرم؟
- آیا برای شرکت در پژوهش بالینی باید هزینهای بپردازم؟
- اگر درمان مؤثر نباشد، چه باید بکنم؟
بیان خواستههای خود (Making Your Wishes Known)
با عود بیماری سرطان، ممکن است هدفهای درمانی تغییر کند و یا همان هدفهای قبلی پیگیری شوند. ولی در بسیاری از بیماران، تشخیص عود سرطان است که آنها را به بیان خواستههای خود وا میدارد. با اینکه تصور عود سرطان و حتی حرف زدن در مورد آن میتواند بسیار دشوار و طاقتفرسا باشد، ولی شاید در این شرایط بهتر بتوانید خواستههای خود را بیان کرده و تصمیم بگیرید. هرکس باید آزادانه تصمیم بگیرد و در مورد گزینههای موجود با کسانی که دوستشان دارد مشورت کند. این مطلب یکی از مهمترین مواردی است که باید به آن توجه کنید. علاوه بر این، میتوانید به فردی اعتماد کنید تا برای شما تصمیمات درمانی بگیرد. از طریق این سند، به کسانی که اعتماد دارید و پزشک خود خواستههای خود را ابراز میدارید که در صورت ناتوانی از بیان خواستههایتان به دلیل بیماری و یا هر علت دیگری آنها بدانند که درمان شما را چگونه ادامه دهند و یا تصمیمات دیگر را بهجای شما بگیرند. اینگونه اعطای اختیارات در بخشهای دیگری از دنیا مرسوم است، بهخصوص در موارد پزشکی و درمان بیماریهایی مثل سرطان. بدین ترتیب قبل از موعد درمان، مشخص میسازید که چگونه میخواهید درمان شوید- این اسناد میتوانند شامل وصیتنامه و وکالتنامهای مدتدار برای خدمات درمانی باشد. گرفتن چنین تصمیماتی در این شرایط، وضعیت شما را تحت کنترل قرار میدهد. شما بدینطریق خواستههای خود را برای همه مشخص میکنید. شاید بدینوسیله کمتر نگران آینده باشید و بهرۀ بیشتری از زندگی خود ببرید.
صحبت کردن در مورد این مسائل، دشوار است، ولی از این طریق اعضای خانوادهتان متوجه نیازها و خواستههای شما خواهند بود. در واقع با این کار دیگر نیازی نیست که خودشان این مسائل را مطرح کنند. شاید حتی به آرامش فکری نیز دست پیدا کنید زیرا شما به اختیار خودتان در مورد آنچه باید انجام شود قبلاً تصمیم گرفتهاید.
کنترل عوارض جانبی ناشی از درمان
(Managing the side effects of Your Treatment)
مراقبت جانبی.
مهار درد.
روشهای دیگر مهار درد.
خستگی مفرط.
تهوع و استفراغ.
رژیم غذایی.
مشکلات خواب.
فیزیوتراپی.
طب جایگزین و مکمل
شما احتمالاً با روشهای کنترل عوارض جانبی ناشی از درمان سرطان آشنایی دارید، در این صورت قسمتهایی از این بخش میتواند مروری برای شما باشد. در این قسمت برخی از درمانهای تکمیلی، که مؤثر شناخته شدهاند، معرفی میشوند.
برای کسب اطلاع بیشتر در مورد عوارض جانبی، مقاله پایگاه علمی، پزشکی و آموزشی مؤسسه تحقیقات، آموزش و پیشگیری سرطان به نشانی (www.ncii.ir)به نام مقاله شما و پرتودرمانی: راهنمای کمک به خود در طول درمان سرطان را بخوانید.
مراقبت تسکینی (Comfort Care)
بهرهگیری از مراقبتهای آسایشی در طول و بعد از درمان از حقوق بیمار است. این نوع مراقبت که مراقبت تسکینی نیز نامیده میشود شامل درمان یا پیشگیری از بروز علائم سرطان و عوارض جانبی ناشی از درمان است. دریافت کمک برای رفع مشکلات روحی، عاطفی در طول درمان و پس از آن نیز از مراقبتهای آسایشی بهشمار میآید.
در گذشته مراقبت تسکینی راهی برای بیماران سرطانی در حال مرگ به شمار میآمد. امروزه پزشکان این نوع مراقبتها را برای تمامی بیماران سرطانی و از لحظۀ تشخیص بیماری پیشنهاد میکنند.
بیمار باید در طول درمان، پس از آن و یا در حین بیماری پیشرفته از این مراقبتها بهره گیرد. انکلوژیست شما شاید بتواند به شما کمک کند، اما یک متخصص مراقبتهای تسکینی احتمالاً بهترین فرد برای رفع مشکلات باشد. برای پیدا کردن چنین متخصصی میتوانید از پزشک یا پرستار خود راهنمایی بخواهید.
«من شخصاً تنها به روش درمانی اکتفا نمیکنم و هر دردی که در بدن خود احساس میکنم فوراً به پزشکم اطلاع میدهم و او کمک مؤثری برای من در رفع این مشکل است.» اِدنا
مهار درد (Pain Control)
سرطان لزوماً با درد همراه نیست، واگر درد دارید، نباید آن را امری طبیعی تلقی کنید. پزشک میتواند درد شما را بهوسیلۀ دارو و یا درمان دیگری فرو نشاند. مهار درد، در بهبود اشتها و خواب شما مؤثر است. بدینترتیب اوقات بیشتری را با خانواده و دوستان میگذرانید و بر کارهایی که دوست دارید تمرکز میکنید.
با تیم درمانی خود در مورد دردهایتان صحبت کنید. نوع درد، محل و شدت آن را برای آنها توضیح دهید. ارائۀ این نوع اطلاعات بسیار مهم است. زیرا درد میتواند در طول بیماری تغییر پیدا کند. درد میتواند نشانۀ محل عود سرطان باشد. در بسیاری از بیمارستانها پزشکانی متخصص در کاهش درد حضور دارند. در صورت تمایل از پزشک معالج خود بخواهید که پزشکی متخصص درد را به شما معرفی کند.
تمامی انواع دردها میتواند درمان شوند و یا حداقل تسکین یابند، شامل موارد زیر:
- درد کم تا متوسط.
- درد متوسط تا بسیار شدید.
- درد غیرمنتظره
- درد نافذ.
- درد ناشی از تورم.
داروهای مسکن به روشهای گوناگون مصرف میشود:
- خوراکی
- پوستی (با برچسب)
- تزریقی
- پمپ وریدی
نوع دارو و نحوۀ مصرف آن، به نوع درد و علت آن بستگی دارد، برای مثال برای دردی مداوم شاید به میزانی ثابت از دارو و در مدت زمانی طولانی احتیاج داشته باشید. میتوانید از برچسب پوستی یا داروهای آهسته رهش [که به تدریج در بدن آزاد میشوند] بهره گیرید.
میتوانید از چگونگی درد خود و تغییرات آن گزارش تهیه کرده و به پزشک ارائه دهید. در این گزارش موارد ذیل را ذکر کنید:
- ساعتی که در طول روز احساس درد میکنید.
- در زمان احساس درد به چه کاری مشغول بودید.
- چگونگی حس درد.
- محل درد.
پزشک شما ممکن است در مورد نحوۀ ارتباط درد با کارهای روزانهتان سؤالاتی بپرسد (مراجعه کنید به «کنترل درد: به دکتر چه بگویید»)
با کنترل درد میتوانید بر زندگی روزانه خود متمرکز شوید.
برای آگاهی بیشتر به راهنمای پایگاه علمی، پزشکی و آموزشی مؤسسه تحقیقات، آموزش و پیشگیری سرطان به نشانی (www.ncii.ir) به نام مقاله کنترل درد: و راهنمایی برای بیماران سرطان و خانوادههای آنها» مراجعه کنید.
کنترل درد: به پزشک خود چه باید بگویید؟
(controlling pain: What To Tell Your Doctor)
هنگام توضیح دربارۀ دردتان به پزشک تمامی جزئیات را بیان کنید. پزشک شما شاید بخواهد در زمینههای زیر اطلاعاتی بهدست آورد:
- محل دقیق درد کجا است؟ آیا از نقطهای به نقطهای دیگر حرکت میکند؟
- حس درد چگونه است- ضعیف، برنده، سوزشی؟
- چند وقت به چند وقت دچار درد میشوید؟
- درد چقدر طول میکشد؟
- آیا در زمان خاصی از روز مثل صبح، بعدازظهر یا شب احساس درد میکنید؟
- چه چیز درد شما را تسکین میدهد؟ چه چیز درد شما را تشدید میکند؟
مصرف داروهای قوی برای کاهش درد (Using Strong Drugs To Control Pain)
بیماران سرطانی، معمولاً برای تسکین درد خود، مجبور به استفاده از مسکنهای قوی هستند. در صورت نیاز حتماً از پزشک خود درخواست تجویز مسکن یا میزان (دوز–Dose ) بیشتری از دارو بکنید. دارو تحمل وضعیت را برای شما راحتتر میکند.
بیماران مبتلا به سرطان بهندرت به این داروها معتاد میشوند. متأسفانه بسیاری از بیماران به علت ترس از اعتیاد، از این داروها اجتناب میکنند. افراد خانواده نیز بر اثر همین ترس نابجا، بیمار را به استفادۀ کمتر و با فاصله از این داروها تشویق میکنند. در حالیکه مصرف منظم داروهای مسکن میتواند منجر به آسودگی بیمار گردد.
روشهای دیگر درمان درد (Other Ways to Treat Pain)
درد ناشی از سرطان معمولاً توسط دارو یا روشهایی دیگر درمان میشود و یا تسکین مییابد. گاهی اوقات درمانهای غیردارویی نیز برای کاهش درد وجود دارد. این درمانها انواعی از طب جایگزین و مکمل (CAM) بهشمار میروند.
روشهایی که در زیر ارائه شده است، به گزارش بسیاری از بیماران، مؤثر است، ولی پیش از بهرهگیری از این روشها، حتماً با گروه درمانی خود مشورت کنید تا از بیخطر بودن و عدم تداخل آنها با درمان اصلی اطمینان حاصل کنید.
- طب سوزنی نوعی طب چینی است که طی آن برخی نقاط بدن بهوسیلۀ سوزنهای کوچک، تحریک میشود. این روش میتواند در رفع تهوع و کنترل درد مؤثر باشد. پیش از بهرهگیری از این روش، از گروه درمانی خود در این زمینه نظر بخواهید.
- تصویرسازی به معنای تجسم تصاویر، صحنهها یا تجاربی در جهت ایجاد آرامش بیشتر و یا شفای بدن است.
- تکنیکهای آرامبخشی شامل تنفس عمیق و تمرینهایی برای رهاسازی عضلات است.
- هیپنوتیزم حالتی از توجه به شکل آرام و متمرکز است. در این حالت فرد بر حس، هدف یا القای خاصی تمرکز میکند.
- بازخورد زیستی به کارگیری دستگاهی ویژه در جهت کمک به بیمار در کنترل برخی عملکردهای بدن است. این عملکردها معمولاً انواعی هستند که ما بهطور طبیعی نسبت به آن آگاهی نداریم (مثل ضربان قلب).
- ماساژ درمانی موجب آرامش و احساس تندرستی میگردد. طی این روش بخشهای مختلفی از بدن به آرامش مالش داده میشوند. قبل از استفاده از این روش، حتماً نظر پزشک معالج خود را جویا شوید. ماساژ برای برخی انواع سرطان توصیه نمیشود.
این روشها میتواند در مقابله با استرس نیز مؤثر باشد. توجه داشته باشید که قبل از بهکارگیری شیوههایی جدید، مثل روشهای ذکر شده، حتماً با گروه درمانی خود مشورت کنید. گروه درمانی میتواند به شما در پیدا کردن مراکز ارائه کنندۀ این روشها کمک کند. برای آگاهی بیشتر به راهنمای پایگاه علمی، پزشکی و آموزشی مؤسسه تحقیقات، آموزش و پیشگیری سرطان به نشانی www.ncii.ir به نام مقاله «تأملی در باب طب جایگزین و مکمل: راهنمایی برای بیماران مبتلا بهسرطان»مراجعه کنید.
خستگی مفرط
خستگی مفرط چیزی بیش از حس خستگی معمولی است. خستگی مفرط، از پا افتادن است بهطوریکه حتی انجام کارهای بسیار کوچکی که قبلاً انجام میدادید دیگر برایتان امکانپذیر نیست. عوامل فراوانی موجب بروز خستگی مفرط میشوند. علاوه بر روش درمان، عواملی چون تشویش، استرس و تغییر برنامۀ غذایی یا خواب میتواند باعث بروز خستگی مفرط گردد. اگر دچار هر یک از این مشکلات هستید میتوانید به طریق زیر اقدام کنید:
- مشکل خود را با پزشک معالج یا پرستاران در میان بگذارید؛ شاید بتوان به کمک دارویی این مشکل را رفع کرد.
- برنامۀ غذایی خود را متعادل سازید.
- برای هر روز خود برنامهریزی کنید و تنها کارهایی را که برایتان مهم است انجام دهید.
- ساعاتی کوتاه از روز را به استراحت بپردازید.
- خواب کوتاه (چُرت) میتواند مفید باشد.
- از دیگران درخواست کمک کنید.
تهوع و استفراغ (Nausea and Vomiting)
تهوع، حس نامطلوب در ناحیۀ شکم است و استفراغ یعنی بالا آوردن، که هر دو میتواند برای بیمار سرطانی رخ دهد. تهوع و استفراغ اگر درمان نشوند، میتوانند بسیار خستهکننده باشند و حتی ادامۀ درمان را دشوار سازند. به کمک داروهای زیادی میتوان حالت تهوع و استفراغ را کاهش داد. از پزشک خود در این زمینه کمک بخواهید.
میتوانید تغییراتی نیز در رژیم غذایی خود صورت دهید:
- غذا را در پنج تا شش وعده در روز، به میزان اندک بخورید.
- از خوردن غذاهای شیرین، چرب، شور، ادویهدار یا غذاهایی با بوی شدید خودداری کنید. این غذاها حالت تهوع و استفراغ را تشدید میکنند.
- تا جایی که ممکن است مایعات بنوشید. بدن شما نباید آب خود را از دست بدهد. سوپ، بستنی، آب، آبمیوه، چای گیاهی و هندوانه بسیار مفید هستند.
تغذیه و رژیم غذایی (Nutrition)
برخی بیماران مبتلا به سرطان نمیتوانند غذایی را که قبلاً دوست داشتهاند، بخورند و از خوردن آن لذت نمیبرند. برخی دیگر به کلی اشتهای خود را از دست میدهند. آیا شما در خوردن غذا یا هضم آن دچار مشکل هستید؟ در این صورت میتوانید در مورد رژیم غذایی خود با پزشک مشورت کنید. پزشک معالج شما شاید یکی از موارد زیر را توصیه کند:
- برنامۀ غذایی ویژه.
- روشهایی دیگر برای دریافت مواد غذایی لازم.
- توصیههایی در مورد غذا خوردن در طول درمان.
- مراجعه به متخصص تغذیه.
برای آگاهی بیشتر به پایگاه علمی، پزشکی و آموزشی مؤسسه تحقیقات، آموزش و پیشگیری سرطان به نشانی (www.ncii.ir) به نام مقاله «نکاتی در مورد تغذیۀ بیماران سرطانی»مراجعه کنید. |
مشکلات خواب (Sleep Problems)
بیماری، درد، تنش، دارو و بستری بودن در بیمارستان میتواند منجر به بروز مشکلاتی در خواب شود. این مشکلات شامل این موارد است:
- مشکل در به خواب رفتن.
- کمخوابی.
- ناگهان از خواب پریدن.
- مشکل در دوباره به خواب رفتن.
برای رفع مشکلات ذکر شده میتوانید روشهای زیر را امتحان کنید:
- کاهش سر و صدا و نور، گرم یا سردتر کردن اتاق و استفاده از بالش بهعنوان تکیهگاه.
- استفاده از لباسهای نرم و گشاد.
- حمام گرفتن قبل از خواب.
- خوردن میان وعدههایی با پروتئین زیاد، دو ساعت قبل از خواب مثل کرۀ بادامزمینی، پنیر، آجیل، چند تکه مرغ یا گوشت بوقلمون.
- خودداری از مصرف کافئین (قهوه، چای، کولاها، شکلات گرم)
- تنظیم ساعت خواب.
- خودداری از خواب عصرگاهی بیش از ۳۰-۱۵ دقیقه.
- مشورت با گروه پزشکی در مورد مصرف داروهای خوابآور.
فیزیوتراپی (Physical Therapy)
گاهی بیماران مبتلا به سرطان در بخشهایی از بدن خود احساس درد، و برخی دیگر احساس ضعف و خستگی میکنند. عدهای نیز احساس سختی و خشکی در بدن خود میکنند. بدین ترتیب حرکت دادن برخی از بخشهای بدن دشوار میگردد. اگر با هر یک از این مشکلات مواجه هستید، میتوانید به توصیۀ گروه پزشکی خود، به متخصص فیزیوتراپی مراجعه کنید. این متخصص بهوسیلۀ گرما، سرما، ماساژ، فشار یا نرمشهایی به شما کمک میکند. فیزیوتراپی میتواند باعث کاهش خستگی و عملکرد بهتر بدن گردد و قدرت و تعادل بدن را بهبود بخشد. به کمک این روش، سختی و گرفتگی و دیگر عوارض جانبی پرتودرمانی تحت کنترل در میآیند.
طب مکمل و جایگزین (Complementry and alternative Medicine)
بهرهگیری از طب مکمل و جایگزین (CAM) برای برخی از بیماران مؤثر بوده است. تعدادی از روشهای CAM، مثل آنچه در «روشهای دیگر مهار درد» ذکر شده است، بیخطرند. ممکن است شما در مورد روشهایی دیگر مثل رژیمهای درمانی مختلف، ویتامینها و گیاهان در درمان سرطان، مطالبی شنیده باشید. در هر صورت، پیش از استفاده از این روشها، یا هر روش جدید دیگر، با گروه پزشکی خود مشورت کنید، زیرا:
- تأثیر برخی روشهای CAM هنوز مورد تأیید نیست و میتواند حتی زیانبخش باشد.
- ممکن است واکنشی که بدنتان به این روشها نشان میدهد خطرناک بوده و یا روش CAM با داروی تجویز شده توسط پزشک معالجتان تعارض داشته باشد.
- فرآوردههای طبیعی، لزوماً بیخطر نیستند.
در مورد روشهای CAM، از منابع موثق، کسب اطلاع کنید. میتوانید مقاله پایگاه علمی، پزشکی و آموزشی مؤسسه تحقیقات، آموزش و پیشگیری سرطان به نشانی(www.ncii.ir) به نام «تأملی در باب طب مکمل و جایگزین: راهنمایی برای بیماران سرطانی» را نیز مطالعه کنید.
احساسات شما (Your Feelings)
(استرس) تنش و فشارهای عصبی.
امید.
شکرگزاری.
تشویش.
ترس.
اندوه و افسردگی.
خشم.
احساس گناه.
تنهایی.
انکار.
روشهای سازگاری.
«زندگیام دوباره دستخوش تحول شده است و اتفاقاتی که رخ میدهد مرا از پا درآورده است. به سرعت عصبانی و آشفته میشوم و یک لحظه بعد ناگهان شروع به گریه میکنم. هیچوقت از لحظۀ بعدم خبر ندارم» کتی
بیماران دچار عود سرطان، احساسات گوناگونی را تجربه میکنند. شوکه شدن، ترس، خشم و انکار از جملۀ این احساسات هستند. تشخیص عود سرطان، حتی بسیار شدیدتر از بار اول، به آنها ضربه وارد میسازد.
بدون در نظر گرفتن واکنش اولیۀ شما، شروع دوبارۀ درمان سرطان فشار فکری و روحی بیشتری را در شما ایجاد میکند.
شما، هم با روزهایی خوب و هم با روزهایی بد مواجه خواهید بود. پس به خاطر داشته باشید که ممکن است احساسات گوناگونی را تجربه کنید و این هیچ اشکالی ندارد.
ممکن است برخی از این احساسات در گذشته نیز برای شما رخ داده باشد ولی شاید، هم اکنون شدت آنها بیشتر شود. اگر در گذشته این احساسات را تجربه کردهاید، هم اکنون نیز میتوانید با آن کنار بیایید. اگر برخی از این احساسات، برایتان جدید و یا آنقدر دشوار و قدرتمندند که فعالیتهای روزانۀ شما را مختل میکند، بهتر است درخواست کمک کنید. زیاد هستند کسانی که میتوانند به شما کمک کنند. انکولوژیستها (متخصصین سرطان، روانشناسان سرطان، مددکاران اجتماعی، دیگر متخصصین سلامت ذهنی و اعضاء جوامع معنوی و مذهبی از آن جمله هستند. شما میتوانید به روشهایی گوناگون احساسات خود را کنترل کنید.» برای آگاهی بیشتر و آشنایی با نظرات دیگر، نگاه کنید به «روشهای سازگاری»
استرس (Stress)
«وقتی باز هم سرطان را در شما تشخیص میدهند و باز هم تحت عمل جراحی و مراحل درمان قرار میگیرید، زندگی دیگر برایتان عادی نیست. در این شرایط، همیشه در پس ذهن خود به این فکر میکنید که حالا چه باید بکنم؟ چه اتفاقی رخ خواهد داد؟» مهین
استرس، واکنشی طبیعی نسبت به سرطان است. شکی نیست که با مسائل زیادی درگیر هستید: درمان، خانواده، شغل، پول و زندگی روزمره. گاهی اوقات شاید حتی متوجه این استرس نشوید ولی خانواده و دوستانتان حتماً تغییری را در شما شاهد خواهند بود.
هر چیزی که به شما احساس آرامش و آسایش ببخشد، مفید است. بنابراین به چیزهایی فکر کنید که شما را آرام میکند و به کارهایی که دوست دارید بپردازید. برخی از بیماران از تنفس عمیق، گوش سپردن به صدای ضبط شدۀ طبیعت یا موسیقی بهره میگیرند.
امید
«دائم با خود میگویم: باید امیدوار باشی، باید ایمان خود را حفظ کنی، زیرا هر اتفاقی ممکن است روی دهد.» فرهاد
با اینکه ممکن است بر اثر عود سرطان دچار اندوه یا تنش باشید، ولی همواره دلایلی برای امیدواری نیز وجود دارد. با پیشرفت علم، روشهای درمان سرطان نیز پیشرفت کرده است. امروزه بیماران بیشتری از سرطان جان سالم به در میبرند. در حال حاضر نزدیک به ۱۰ میلیون نفر با سابقۀ ابتلا به سرطان، زنده هستند. به عبارت دیگر، پزشکان میتوانند بهگونهای سرطان را مهار کنند. برای ایجاد امید در خود روشهای زیر را امتحان کنید:
- برای روزهای خود، مطابق گذشته، برنامهریزی کنید.
- کارهایی را که دوست دارید بهعلت وجود سرطان رها نکنید.
- خودتان به دنبال دلایلی برای امیدوار بودن باشید.
شکرگزاری
«من روزهای بسیار بدی را پشت سر گذاشتهام ولی خودم در مورد آنها حرف نمیزنم، در واقع آنها را فراموش میکنم. سعی میکنم تنها به چیزهای خوب بیندیشم و اوقات خوشی را هنگامیکه با نوههایم هستم، به مراکز مذهبی میروم و با دوستانم وقت میگذرانم، سپری می کنم.» هلن
بعضیها، عود سرطان را همچون «زنگ بیداری» بهشمار میآورند و در این هنگام است که به اهمیت لذت بردن از کوچکترین چیزهای زندگی پی میبرند. آنها به جاهایی میروند که پیش از آن نرفته بودند. کارهایی را که ناتمام گذاشته بودند، تمام میکنند. وقت بیشتری را با دوستان و خانواده میگذرانند و روابط تیره شده با بعضیها را اصلاح میکنند.
شاید چنین رفتاری در آغاز دشوار باشد، ولی شما میتوانید از زندگیتان لذت ببرید، یادداشتی از آنچه شما را خوشحال میکند تهیه کنید. به کارهایی که در طول روز از انجام آن لذت میبرید توجه نشان دهید. این کارها میتواند حتی در حد نوشیدن قهوۀ صبح، یا صحبت کردن با یک دوست باشد. این فعالیتهای کوچک روزمره، میتواند باعث شادی و آسایش شما شود.
تشویش
«من سعی میکنم همواره خود را خوشحال نگه دارم. در حال حاضر باید به مسائل زیادی بپردازم و کارهای قبل از ابتلا به بیماریام را نیز ادامه دهم. باید حواسم باشد قبل از بسته شدن مغازه به آن سری بزنم. گزارشی که باید برای کار تهیه کنم چه میشود؟ وقتی به این چیزهایی که باید انجام دهم فکر میکنم، ترس مرا فرا میگیرد.» محمد
سرطان، روح و جسم شما را بهشدت تحت تأثیر قرار میدهد. در این شرایط با مشکلات فراوانی روبرو هستید. شاید احساس درماندگی و ناتوانی کنید. درد و مسکن هم ممکن است شما را مضطرب یا افسرده سازد. اگر قبلاً هم با این احساسات درگیر بودهاید، احتمال بروز آنها بیشتر خواهد بود.
موارد زیر از نشانههای تشویش و اضطراب است:
- احساس تنش زیاد و عصبی بودن.
- افزایش ضربان قلب.
- تعریق فراوان.
- بروز مشکلات تنفسی.
- احساس وجود ورم در گلو یا گرهی در شکم.
- احساس ترس.
مضطرب بودن میتواند در این شرایط امری طبیعی باشد. ولی اگر این حس تشویش، فعالیتهای روزانۀ شما را مختل کرده است، مسئله را با یکی از اعضای گروه پزشکی خود در میان بگذارید. آنها میتوانند فردی را برای مشورت به شما معرفی کنند تا با تجویز داروهایی به شما کمک کند. تشویش و اضطراب را میتوان به روشهایی غیردارویی نیز تحت کنترل درآورد.
«هر فردی دو تکیهگاه دارد. ما میتوانیم برای تکیه کردن، هر روز دو دنده دارد، میتوانیم از دندۀ تشویش بیدار شویم و یا از دندۀ ایمان. “هنری وارد بیچر “
ترس
«صادقانه میگویم که از چیزهای بسیاری میترسم. چیزهایی که سعی دارم به آنها فکر نکنم. این مسائل گذرا هستند ولی همیشه ترسی وجود دارد. حتی روزهایی که خوشحال هستم، این ترس در پس ذهن من حضور دارد و هیچگاه کاملاً از بین نمیرود.» مهشید
طبیعی است که دچار حس ترس یا نگرانی شوید. ممکن است شما از عوارض جانبی ناشی از سرطان یا درمان وحشت داشته باشید. شاید تغییر ظاهرتان بر اثر درمان شما را نگران سازد. مراقبت از خانوادهتان، پرداخت قبوض و از دست ندادن شغل نیز از دیگر نگرانیها است. شاید شما از مرگ وحشت داشته باشید. به دلایلی نامعلوم، مهار ترس و کاهش آن دشوار است. به عقیدۀ بعضیها، اگر بدانیم چه چیزی در آینده انتظار ما را میکشد، ترسمان کمتر میشود. از گروه پزشکی خود سؤالهای بیشتری در مورد بیماریتان و روشهای درمانی آن بپرسید. وصیتنامه و دیگر اسناد قانونی خود را به روز کنید. بدین ترتیب دیگر نگران آن نخواهید بود. ترس میتواند طاقتفرسا و جانکاه باشد. به یاد داشته باشید که بیماران دیگر نیز این حالتها را تجربه میکنند و شما در احساس ترس تنها نیستید. بنابراین درخواست کمک در این زمینه، هیچ اشکالی ندارد.
اندوه و افسردگی
«این روزها کمی احساس غم و اندوه میکنم تنها چیزی که خوشحالم میکند، حضور نوۀ چهار سالهام است. وقتی به رشد روزبهروز او نگاه میکنم، بسیار لذت میبرم. گاهی تنها فکر کردن به او برای من خوشحال کننده است.» آرمان
اندوه، واکنشی طبیعی نسبت به هر بیماری صعبالعلاج است. از سرگذراندن مجدد مراحل درمان، ناراحت کننده است. شاید از اینکه زندگیتان دیگر مثل گذشته نیست اندوهگین شوید.
غمگین شدن اشکالی ندارد. لزومی ندارد که همیشه خود را خوشحال و سرحال نشان دهید. بسیاری از بیماران میخواهند در ساعاتی، آزادانه خود را به احساساتشان بسپارند، در حالیکه برخی دیگر در بدترین شرایط نیز به دنبال بهترینها هستند.
هنگامیکه غم و ناامیدی بر زندگی شما تسلط مییابد، افسردگی بروز میکند. برخی از علائمی که در پایین ذکر شده است، در چنین شرایطی، کاملاً طبیعی است. ولی اگر این علائم بیش از ۲ هفته به طول بینجامد، باید به پزشک خود اطلاع دهید. برخی از این علائم، ناشی از مشکلات فیزیکی هستند و به همین دلیل لازم است که پزشک معالجتان در جریان قرار گیرد.
علائم افسردگی
- احساس درماندگی یا ناامیدی یا پوچی زندگی.
- سردی نسبت به دوستان، خانواده، تفریحات یا چیزهایی که قبلاً برایتان لذتبخش بوده است.
- کاهش اشتها.
- احساس عصبانیت و بدخُلقی.
- عدم توانایی از دور کردن برخی افکار از ذهن.
- گریه کردن به مدت طولانی یا چندین بار در روز.
- فکر کردن به خودکشی یا آسیب زدن به خود.
- احساس بیتابی و اضطراب ناگهانی و افکار آشفته.
- بروز مشکلات خواب مثل بیخوابی، کابوس، یا خواب زیاد.
خشم
«سرطان، زندگیم را متلاطم کرده است ولی من از پس آن برآمدم. در آغاز برایم بسیار دشوار بود و نمیتوانستم بفهمم چرا خداوند چنین کاری با من کرده است.» بهمن
خشم و درماندگی نیز از دیگر احساساتی است که ممکن است در این شرایط تجربه کنید. طبیعی است که این سؤال برایتان پیش آید که «چرا من؟» شاید از سرطان، پزشک خود یا حتی کسانی که دوست دارید خشمگین باشید. اگر فردی مذهبی هستید شاید حتی از خداوند نیز عصبانی شوید. اگر احساس خشم میکنید، به یاد داشته باشید که مجبور نیستید وانمود کنید همه چیز رو به راه است.
سعی کنید به علت خشم خود پی ببرید. گاهی اوقات شناخت ریشۀ بروز خشم، دشوار است. برخی از این ریشهها میتواند حس ترس، وحشت، دلهره، درماندگی، نگرانی یا ناامیدی باشد.
کشف علت خشم، همیشه کار آسانی نیست، ولی بهتر است به دنبال آن باشید. پذیرفتن خشم و آگاه بودن نسبت به آن میتواند در کاهش آن مؤثر باشد. خوب است بدانید که خشم، نوعی انرژی است و بنابراین میتوانید این انرژی را از طریق ورزش، کارهای هنری، یا حتی کوبیدن بالش به تختخواب، تخلیه کنید.
احساس گناه
«من همیشه خیلی خستهام. از اینکه مادرم باید از من مراقبت کند و کارهایم را انجام دهد، ناراحتم. از اینکه پدر و مادرم را دچار این گرفتاریها کردهام احساس ناراحتی میکنم ولی هیچ کاری از دست من برنمیآید. میدانم که مریضی من آنها را بسیار آزار میدهد. سعی میکنم هر کاری از دستم برمیآید انجام دهم ولی به هر حال احساس گناه از وضعیتی که برایشان ایجاد کردهام رهایم نمیکند.» مریم
گاهی اوقات افراد فکر میکنند که حتماً کاری کردهاند یا گناهی مرتکب شدهاند که سرطان باز گشته است. این حس کاملاً طبیعی است. بیماران به دلایل زیادی احساس گناه میکنند:
- نگرانی نسبت به حس دوستان و افراد خانواده.
- حسادت نسبت به تندرستی دیگران و شرمنده بودن از وجود چنین حسی.
- سرزنش خود به علت انتخاب برخی روشها در زندگی.
- احساس گناه به علت عدم تأثیر درمان اولیه.
- تصور این که شاید دیر به پزشک مراجعه کردهاند یا دستورهای پزشک را بهدرستی انجام ندادهاند.
ولی بسیار مهم است که بدانید این درمان بوده که شکست خورده است، نه شما.
مشخص نیست که چرا سرطان در برخی افراد عود میکند و در برخی دیگر، برای همیشه از بین میرود. بنابراین لازم است که:
- وقت و انرژی خود را بر روی مسائل ارزشمند متمرکز کنید.
- فکر کردن به اشتباهاتی که شاید در گذشته مرتکب شده باشید را، رها سازید.
- خود را ببخشید.
شاید بخواهید این احساسات را با کسانی که دوستشان دارید در میان بگذارید. بعضیها، خود را بهخاطر ناراحت ساختن دیگران سرزنش میکنند و فکر میکنند باری بر دوش آنها هستند، اگر چنین حسی دارید، بدانید که بسیاری از اعضای خانواده، مراقبت از کسانی را که دوست دارند، افتخاری برای خود میدانند. گروهی این شرایط را فرصتی برای نزدیک شدن بیشتر به یکدیگر به شمار میآورند. عدهای نیز عقیده دارند مراقبت از بیمار باعث میشود زندگی را جدیتر گرفته و در اولویتهای خود تجدیدنظر کنند.
اگر فکر میکنید صحبت کردن در مورد این مسائل با کسانی که دوستشان دارید برایتان دشوار است، از مشاور یا گروههای حمایتی کمک بگیرید. چنانچه تمایل به صحبت کردن در مورد احساساتتان با فرد خاصی دارید، این مسئله را میتوانید با یکی از اعضاء گروه پزشکی در میان بگذارید.
تنهایی
«افراد زیادی در اطرافم به من توجه و از من مراقبت میکنند ولی هنوز احساس میکنم هیچکس واقعاً مرا درک نمیکند.» کامران
ممکن است شما حتی در حضور کسانی که از شما حمایت و مراقبت میکنند، احساس تنهایی کنید، این احساسات معمولاً در بیماران مبتلا به سرطان رایج است:
- احساس میکنید هیچکس، حتی کسانی که دوستتان دارند، حال شما را درک نمیکند.
- از دیگران احساس دوری میکنید، یا فکر میکنید بیماری شما برای دوستان و خانواده دردسر ساز شده است.
- متوجه میشوید که دیگر قادر به انجام تمامی کارهایی که قبلاً میکردید، نیستید.
با اینکه برخی روزها ممکن است بسیار دشوارتر از روزهای دیگر باشد، به یاد داشته باشید که شما تنها نیستید. سعی کنید تا حد امکان کارهایی را که قبلاً میکردید، انجام دهید. در صورت تمایل، به دوستان و آشنایانتان بگویید که دوست ندارید تنها باشید و از ملاقات آنها بسیار خوشحال میشوید. به احتمال بسیار زیاد، دوستان و خانوادهتان نیز احساس مشابه شما دارند. آنها نیز اگر نتوانند با شما صحبت کنند، احساس تنهایی و دوری از شما میکنند.
انکار
ممکن است احساس کنید ممکن نیست چنین اتفاقی برای شما بیفتد. پذیرش عود سرطان، امری دشوار است. شاید به زمان بیشتری برای پذیرش این مسئله نیاز داشته باشید. ولی اگر این زمان بیش از حد طول بکشد، با مشکلی بزرگ مواجه خواهید شد. در اینصورت ممکن است درمان و انتخاب روش آن، بیش از حد به تعویق بیفتد. سعی کنید با گذشت زمان، ذهن خود را به روی مسئله باز کنید و به پیشنهادهای اطرافیان توجه کنید.
روشهای سازگاری
احساسات، همواره در حال تغییرند. اگر روشی برای برخورد آنها پیدا کردهاید، یک قدم در جهت صحیح برداشتهاید.
به یاد داشته باشید که افراد بسیاری شرایط شما را تجربه کردهاند. برخی از آنها با پیوستن به گروههای حمایتی، عملکرد بهتری داشتهاند، زیرا بدینطریق توانستهاند با کسانی که مشکل مشترکی دارند، ارتباط برقرار کنند. شاید شما گروههای حمایتی آنلاین [اینترنتی] را ترجیح دهید. بدینترتیب میتوانید در حالیکه در خانهتان نشستهاید، با چنین افرادی صحبت کنید. قبل از پیوستن به چنین گروههایی حتماً مسائل ایمنی و شخصی را بررسی کنید.
اگر به گروههای حمایتی علاقهای ندارید، افراد خبرۀ بسیاری هستند که برای حمایت از بیماران مبتلا به سرطان آموزش دیدهاند. این افراد شامل مددکاران اجتماعی، روانپزشکان یا روانپزشکان سلامت، مشاوران یا اعضای گروههای مذهبی یا معنوی هستند. برای آگاهی بیشتر به «بخش منابع» مراجعه کنید.
سخنی در باب گروههای حمایتی (A Word About Support Groups)
شاید شما مطالبی در مورد گروه بیماران سرطانی در نزدیکی محل زندگیتان شنیده باشید، با این گروه میتوان بهطور شخصی، تلفنی یا از طریق اینترنت ارتباط برقرار کرد. شاید آنها بتوانند دیدگاهی نوین نسبت به وضعیتتان و ایدههایی در رابطه با نحوۀ برخورد با بیماری به شما ارائه کنند.
افراد در گروه حمایتی در مورد احساسات و شرایطی که پشت سر گذاشتهاند صحبت میکنند و ممکن است به یکدیگر راهکارهایی در رابطه با نحوۀ برخورد با مسائل یاد دهند. بعضیها تنها به صحبتهای دیگران گوش میدهند و هیچ صحبتی نمیکنند، و بعضی دیگر نیز هیچ تمایلی به پیوستن به چنین گروههایی ندارند.
اگر فکر میکنید به چنین حمایتی نیاز دارید ولی این گروه در دسترس شما نیست، میتوانید از طریق اینترنت اقدام کنید.
«من نیاز دارم حداقل یک یا دو بار در هفته با کسانی که وضعیتی مشابه من دارند صحبت کنم.» سوسن
روشهای سازگاری
شما ممکن است بتوانید به فعالیتهای روزانۀ خود بپردازید ولی به هرحال هر فعالیتی کمی برایتان دشوارتر خواهد بود. بهخاطر داشته باشید که انرژیتان را صرف کارهایی که واقعاً دوست دارید بکنید. برنامۀ خودتان را شلوغ نکنید و کارهایتان را با فاصله برنامهریزی کنید. در زیر مواردی که به گفتۀ گروهی از بیماران مؤثر شناخته شده، ارائه شده است. همانطور که میبینید، حتی نکاتی بسیار کوچک میتواند بسیار کمککننده باشد!
تعیین هدف
«هنوز کارهای زیادی هست که دوست دارم انجام دهم، ولی میدانم که دیگر نمیتوانم مثل گذشته به آنها بپردازم و همانقدر وقت صرفشان کنم. با اینحال تلاش میکنم به روشهایی گوناگون به چیزهایی که میخواهم دست یابم.» مهران
درمان سرطان، وقت و انرژی زیادی میبرد. بهتر است در طول روز کارهایی بکنید که ذهنتان از بیماری منحرف شود. برای هر روز، هدفهای کوچکی را در نظر بگیرید:
- ورزش.
- انجام کارهایی که دوست دارید.
- تلفن زدن.
- صرف ناهار بههمراه یک دوست.
- کمی مطالعه یا حل معما و جدول.
- گوش دادن به موسیقی.
بسیاری از مبتلایان به سرطان، هدفهای درازمدتی را در نظر میگیرند. بهنظر آنها، تعیین هدف و امیدوار بودن به آینده، بسیار مفید است. این هدف میتواند، سالگرد واقعهای مهم، تولد فرزند یا نوه، ازدواج، فارغالتحصیلی یا تعطیلات باشد. در صورتیکه هدفهای بلندمدت را در نظر دارید، نسبت به آنها واقعبین باشید.
بهخاطر داشته باشید، انعطافپذیری از ویژگیهای بسیار مهم است. اگر سطح انرژی شما ناگهان کاهش یابد، باید آمادگی تغییر برنامهتان را داشته باشید. اگر بیماریتان، مشکلات جدیدی ایجاد کرد، باید هدفهای خود را با توجه به مسائل جدید هماهنگ سازید. آنچه مهم است این است که لحظاتتان را با خوشی و لذت سپری کنید.
خانواده و دوستان (Family and Friends)
جلسات خانوادگی.
نزدیکان شما.
همسر و شریک زندگی.
کودکان.
نوجوانان.
فرزندان بزرگسال.
«ارتباط من و پدرم بسیار صمیمانه شده است. قبل از تشخیص بیماریام روابط خانوادگی ما کاملاً متفاوت بود. ما یاد گرفتهایم که درمورد احساساتمان، ترسهایمان و آنچه قرار است رخ دهد، با یکدیگر صحبت کنیم.» جمشید
ممکن است پذیرفتن این که بیماریتان عود کرده است برای خانوادهتان کمی دشوار باشد و طول بکشد تا آنها بتوانند با این مساله خود را وفق دهند. آنها نیز باید با احساسات خود کنار بیایند. خانواده شما نیز شاید دچار سردرگمی، درماندگی، خشم و احساساتی مشابه گردند.
اجازه دهید خانواده و دوستانتان از طرق زیر به آرامش دست یابند:
- شناخت خود واقعیشان.
- گوش سپردن و عدم تلاش بیهوده برای حل مشکلات.
- احساس راحتی کردن با شما.
اگر آنها بتوانند به شما احساس آرامش دهند، با احساسات خود نیز کنار میآیند.
بهخاطر داشته باشید همه قادر به تحمل و سازگار شدن با عود سرطان نیستند، گاهی اوقات یک دوست یا یکی از افراد خانواده، ممکن است نتواند موضوع را هضم کند. برخی شاید ندانند چه برخوردی با شما داشته باشند. در نتیجه روابط ممکن است تغییر کند، ولی علت شما نیستید. شاید این تغییر به علت عدم توانایی دیگران در کنترل احساسات و رنجهایشان باشد. در صورت امکان، به اطرافیانتان بگویید که شما همان فرد قبلی هستید و اجازه دهید احساساتشان را بیان کنند. گاهی اوقات همینکه به آنها یادآوری کنید که حضورشان مفید است، بسیار کمک کننده خواهد بود.
گاهی ممکن است که اصلاً دوست نداشته باشید در مورد بیماریتان صحبت کنید. این مسئله به هیچوجه مهم نیست. گاهی اوقات صحبت کردن در مورد برخی مسائل با نزدیکان دشوار است. در اینصورت، شاید ترجیح دهید با یکی از اعضای گروه پزشکی خود یا یک مشاور حرف بزنید یا به گروهی حمایتی در این زمینه بپیوندید.
جلسات خانوادگی
برخی از خانوادهها نمیتوانند بهراحتی نیازهایشان را به یکدیگر بگویند. اگر صحبت کردن با افراد خانواده برایتان ساده نیست، از یکی از اعضای گروه پزشکی خود بخواهید این کار را برای شما انجام دهد. میتوانید تحت نظارت مددکاران اجتماعی یا متخصصین دیگر، جلسات خانوادگی تشکیل دهید. شاید بدینطریق، ابراز احساسات سادهتر شود. از فواید دیگر این جلسات این است که میتوانید همراه با خانوادۀ خود، تمام اعضای گروه پزشکی را ملاقات کرده و مشکلتان را رفع کنید. با اینکه شاید حرف زدن دربارۀ این موضوعها، دشوار باشد، ولی بنابر مطالعات انجام شده، مشاوره و در میان گذاشتن مسائل با یکدیگر، میتواند روند درمان سرطان را تسهیل کند.
نزدیکان شما (People Close To You)
گاهی صحبت کردن با نزدیکان سختتر از گفتوگو با هر کس دیگری است. در زیر توصیههایی برای صحبت کردن با نزدیکان در شرایط دشوار ارائه شده است:
همسر و شریک زندگی
- تا حد امکان سعی کنید روابطتان همانند گذشته باشد و خللی در آن وارد نشود.
- در مورد مسائلتان صحبت کنید. شاید حرف زدن در این زمینه برای شما یا شریک زندگیتان دشوار باشد. در این صورت هر دو با هم نزد مشاور بروید و از او کمک بخواهید.
- نسبت به نیازهای خود واقعبین باشید. شاید همسر و یا شریک زندگیتان از اینکه شما بیمار شدهاید، و به خاطر زمانهایی که از شما دور بوده است، احساس عذاب وجدان کند. گاهی نیز به علت تغییر نقشهای زندگی، همسرتان تحت فشار باشد.
- اوقاتی را دور از یکدیگر سپری کنید. شریک شما، برای رسیدگی به نیازهای خود، احتیاج به زمان دارد. در صورت بیتوجهی به این نیازها، همسرتان انرژیاش را از دست میدهد و نمیتواند به درستی از شما حمایت کند. به یاد بیاورید که قبل از بیماریتان نیز تمام روز را با هم نمیگذراندید.
- تغییرات جسمی و نگرانیهای روحی، میتواند زندگی جنسی شما را تحتتأثیر قرار دهد. کلید حل این مشکل، حرف زدن صادقانه در مورد آن است. اگر صحبت کردن در مورد این مسئله برایتان دشوار است، از فردی متخصص کمک بگیرید. اگر نیاز به کمک دارید، فوراً به دنبال آن باشید.
کودکان (Children)
حفظ اعتماد فرزندان، یکی از مهمترین مسائل در این شرایط دشوار است. کودکان خیلی زود متوجه وجود مشکل میشوند. بنابراین بهتر است هر چه زودتر در مورد بیماریتان با آنها صحبت کنید. ممکن است فرزندانتان از اینکه تنها بمانند و کسی برای مراقبت از آنها نباشد، دچار ترس شوند. گاهی نیز فکر میکنند بیماری شما تقصیر آنها بوده است. با اینکه شاید نتوانید مانع بروز این احساسات شوید، ولی میتوانید آنها را برای رویارویی با این شرایط، آماده کنید.
«بیماریم وسیلهای شد تا بسیاری از چیزهایی که میخواستم فرزندانم یاد بگیرند، به آنها بیاموزم. من، بهجای پنهانکاری یا جنگیدن با چالشها، از شرایط موجود استفاده کردم تا به فرزندانم بیاموزم در شرایط دشوار امیدوار باشند، تغییر ظاهر انسانها به معنی تغییر قلب و روح آنها نیست و اینکه اگر اوضاع خوب پیش نرفت، تلاش خود را بکنند و خود را ببخشنند. دورۀ درمان من، زمان خوبی بود برای اینکه به آنها بگویم، «دوستتان دارم و تمام تلاشم را میکنم که در کنارتان بمانم . » (دکتر وندی هارپام )بعضی بچهها، در این شرایط، وابستهتر میشوند و برخی در مدرسه یا خانه، مشکل پیدا میکنند. سعی کنید به روشهای زیر رابطهتان را با فرزندان حفظ کنید.
- صادق باشید. به فرزندانتان بگویید که مریض هستید و پزشکان در حال درمان شما هستند.
- به آنها خاطرنشان سازید که بیماریتان تقصیر آنها نبوده است و اینکه آنها نمیتوانند بیماری شما را از بین ببرند.
- تأکید کنید که دوستشان دارید.
- آنها را به صحبت کردن در مورد احساساتشان تشویق کنید.
- به آنها بگویید طبیعی است اگر خشمگین، وحشتزده یا پریشان و ناراحت باشند.
- به وضوح و بدون ابهام با فرزندتان حرف بزنید زیرا آنها زیاد نمیتوانند تمرکز کنند. از کلماتی استفاده کنید که برای آنها قابل درک باشد.
- به آنها تأکید کنید که دوستشان دارید و از آنها مراقبت میشود.
- به فرزندتان بگویید که میتواند هر سؤالی بپرسد و شما کاملاً صادقانه پاسخگوی آنها خواهید بود. در واقع، عدم گفتن حقیقت در مورد بیماری، ممکن است کودک را بیشتر بترساند، زیرا کودکان معمولاً برای تعبیر تغییرات و تحولات به ترسها و تخیلات خود تکیه میکنند.
نوجوانان (Teenagers)
برخی نیازهای نوجوانان، با کودکان یکسان است، به آنها نیز باید حقیقت را بگویید، تا احساس گناه یا تنش از آنها دور شود. البته باید بدانید که گاهی نوجوانان از روبرو شدن با مسئله سر باز میزنند و از خشم، رفتارهای تهاجمی و دردسرساز بهعنوان روشی برای برخورد با مسئله استفاده میکنند. برخی از نوجوانان نیز کاملاً خود را کنار میکشند. روشهای زیر شاید برای حل این مسئله کارایی داشته باشد:
- فضایی را که نیاز دارند در اختیار آنها بگذارید [در حد نیازشان دستشان را باز بگذارید]، بهخصوص اگر برای رفع نیاز خانواده، روی آنها حساب میکنید.
- برای کنترل احساسات، به آنها زمان دهید تا بهتنهایی یا به کمک دوستان با مسئله کنار بیایند.
- به آنها بگویید که هنوز هم باید به مدرسه بروند، ورزش کنند و از کارهای تفریحی لذت ببرند.
اگر توضیح شرایط برایتان دشوار است، از فرد دیگری، مثلاً دوستی صمیمی، یکی از اعضای خانواده، متخصصین درمانی یا معلم و مربی قابل اعتمادی کمک بگیرید. گروه حمایتی، مددکار اجتماعی و پزشکتان نیز میتوانند شما را در پیدا کردن مشاور یا روانشناس یاری دهند.
«این وضعیت مثل چرخیدن در ترن هوایی است، پس ما فقط حواسمان به سواریمان است. من همۀ خانواده را برای برخورد با این وضعیت آماده کردهام و شما نیز باید همین کار را بکنید. یک دقیقه همه چیز خوب است و لحظهای بعد اوضاع بسیار بد میشود.» گیتی
فرزندان بزرگسال
حال که بیماری شما عود کرده است، شاید در ارتباطتان با فرزندان بزرگسال تغییری ایجاد شود. شاید مجبور شوید بیشتر به آنها تکیه کنید و در عین حال درخواست کمک از آنها برایتان دشوار باشد. به هر حال، پیش از این، شما بودید که از آنها حمایت میکردید و حال شرایط برعکس شده است. فرزندان بزرگسال، با مشکلات خاص خود نیز درگیر هستند. در این سنین، اخلاقیات در آنها شکل میگیرد و فکر آنها را به خود مشغول میکند. برخی از آنها به علت نقشهای مختلفشان مثل والدین، فرزند یا کارمند، ممکن است احساس گناه کنند، برخی دور از شما زندگی میکنند و مسئولیتهای دیگری نیز دارند و شاید از اینکه نمیتوانند وقت کافی برای شما صرف کنند، ناراحت باشند. توصیههای زیر معمولاً مؤثر است:
- در تصمیمگیریها با فرزندان خود مشورت کنید.
- در رابطه با مسائل مهم مثل تصمیمگیری در مورد درمان، برنامهریزی برای آینده و کارهایی که باید ادامه یابند، از آنها نظر بخواهید.
- اگر فرزندانتان نزدیک شما زندگی نمیکنند، همواره آنها را از آخرین خبرها مطلع سازید.
- تا حد امکان احساساتتان را با آنها در میان بگذارید.
سعی کنید با فرزندان بزرگسال خود ارتباط برقرار کنید و احساسات، هدفها و خواستههای خود را با آنها در میان بگذارید. با این کار، آنها راحتتر با شرایط سازگار میشوند و از بروز مشکلات آتی جلوگیری میشود. به یاد داشته باشید که شما والدین آنها هستید و بهترینها را برایشان میخواهید و آنها نیز بهترینها را برای شما میخواهند. آنها نیز با تمام وجود میخواهند نیازهای شما برآورده شود و دوست ندارند شما را در رنج ببینند.
در پی کشف معنا (Looking for Meaning)
طبیعی است که انسانها، در برهههایی از عمر خود، در جستوجوی معنایی برای زندگیشان هستند. این کشف معنا، برای بیماران مبتلا به عود سرطان، از اهمیت بیشتری برخوردار است. آنها در پی یافتن هدفی هستند و معمولاً به رنجی که تحمل کردهاند و میکنند، میاندیشند. برخی از آنها نیز به دنبال آرامش یا برقراری پیوندی با دیگران هستند، در حالیکه بعضی دیگر، خود و دیگران را برای اعمال گذشتهشان میبخشند.
بعضی از این بیماران نیز از طریق مذهب و معنویت، به دنبال کشف پاسخهای موردنظرشان هستند.
ابتلا به سرطان ممکن است فرد را به تأملی در باورهای خود وا دارد. چنین حالتی میتواند منجر به ایجاد حس آرامش، سؤالهای فراوان یا هر دو گردد.
شاید شما تاکنون به این موضوعها بسیار اندیشیده باشید، ولی باز هم با کشف بیشتر و عمیقتر آنچه برایتان پرمعنا و مفهوم است، به آرامش بیشتری دست مییابید. در راه کشف معنا، افراد زیادی مثل یکی از نزدیکان، مشاوران دینی، مشاور یا دوستی مورد اعتماد، میتوانند شما را یاری کنند. گاهی صحبت کردن با دیگران در جلساتی که در اماکن دینی برگزار میشود نیز میتواند مفید باشد.
«وقتی متوجه شدم بیماریم عود کرده است بسیار آشفته شدم و نمیفهمیدم چرا باید این بلاها باز هم به سرم بیاید. دعا کردن برایم بسیار ثمربخش بود. کمکم متوجه شدم که هدفی در زندگی دارم و بیماریم تنها بخشی از زندگیم است.» فرزاد
شاید بخواهید فقط با خودتان خلوت کنید و در این خلوت به تجارب و روابط خود بیندیشید. گاهی نوشتن افکار روزانه میتواند مفید باشد. برخی نیز از دعا کردن و نیایش کمک میگیرند.
در بسیاری از افراد، بیماری سرطان منجر به تغییر ارزشها میشود. شاید وظایف روزانه و احوالتان اهمیت خود را از دست بدهند. ممکن است بخواهید وقت بیشتری را صرف کسانی که دوستشان دارید و کمک به دیگران کنید. شاید ترجیح دهید وقت بیشتری را در خارج از خانه بگذرانید و چیزهای جدیدی یاد بگیرید.
فرصتی برای عکسالعمل (A Time for Reflect)
«یک بار سرطان را از سر گذراندم و باز هم با آن میجنگم. کاش مجبور نبودم باز هم با آن مواجه شوم ولی راه دیگری نیست.» ژاله
این دوره بسیار دشوار است. زندگی در حالیکه به سرطان مبتلا هستید، بهخصوص در صورت عود آن، میتواند بسیار طاقتفرسا باشد. شما یک بار با این بیماری دست و پنجه نرم کردهاید و باز هم باید با آن مواجه شوید. ولی به یاد داشته باشید که این بار بسیار با تجربه هستید.
از اطلاعاتی که طی دورۀ قبلی بیماریتان بهدست آوردهاید، بهره گیرید. روشهای قبلی سازگاری با شرایط را به خاطر بیاورید و در صورت لزوم، تغییراتی در برنامهتان ایجاد کنید. بدینترتیب، شاید نیرویی تازه برای گذراندن روزها و هفتههای بعد در شما زنده شود.
«تنها به امروز فکر کن، هر وقت فردا تبدیل به امروز شد به آن فکر میکنم.» سنت فرانسیس دوسِل